دریای خاموش ...
دریای خاموش پارت ( 9 )
دوست دختر نویسنده پارک بود داشت دادوبیداد میکرد که چرا دست از سر نویسنده پارک برنمیداریم چون وبتون همه وقتشو گرفته و وقتی برای اون نداره دیگه نمیتونستم طاقت بیارم
هه جین= شاید به نظر شما وبتون چیز خیلی مسخره ای باشه
ولی برای ما و خیلی های دیگه کارمونه بهمون امید میده
میدونی چقدر نویسنده ها سختی میکشن
تو چطور میتونی اینقد خودخواه باشی
یونگ مین= چشام شده بود چهار تا این واقعا هه جین بود همون دختر اروم الان داره دادوبیداد میکرد
هه جین = نمیتونستم خودمو کنترل کنم خودخواهی دوست دختره نویسنده پارک داشت میرفت رو اعصابم
یونگ مین =دوست دختر نویسنده پارک معلوم بود از رفتارش پشیمون بود و تعجب کرده بود
ولی هه جین هنوز عصبی بود به تهیه کننده چوی گفتم دوست دختر نویسنده پارک رو ببره خونه
شونه ها هه جین رو گرفتم و بردمش اتاق خودم نمیدونم چرا ولی هه جین با دختر رای دیگه برام فرق داشت
هه جین = عصبی بودم دوست داشتم بزنم فک دختر رو بیارم پایین
یه دفع دستی روشونه هام نشست دیدم رئیس بود
منو برد اتاق خودش
یونگ مین = تهیه کننده نام خیلی خوبه که پشت نویسنده ها هستی ولی نمیخواد اینقدر به خودت فشار بیاری
هه جین ولی رئیس حرفم نصفه موند اخه
یونگ مین = نمیدونستم چیکار میکنم رفتم همین جوری که داشت حرف میزد کشیدم تو بغل خودم
فقط سعی کن اروم باشی برو خونه و خوب استراحت کن فرداهم تو شرکت کاری نداریم پس خوب خونه استراحت کن
دوست دختر نویسنده پارک بود داشت دادوبیداد میکرد که چرا دست از سر نویسنده پارک برنمیداریم چون وبتون همه وقتشو گرفته و وقتی برای اون نداره دیگه نمیتونستم طاقت بیارم
هه جین= شاید به نظر شما وبتون چیز خیلی مسخره ای باشه
ولی برای ما و خیلی های دیگه کارمونه بهمون امید میده
میدونی چقدر نویسنده ها سختی میکشن
تو چطور میتونی اینقد خودخواه باشی
یونگ مین= چشام شده بود چهار تا این واقعا هه جین بود همون دختر اروم الان داره دادوبیداد میکرد
هه جین = نمیتونستم خودمو کنترل کنم خودخواهی دوست دختره نویسنده پارک داشت میرفت رو اعصابم
یونگ مین =دوست دختر نویسنده پارک معلوم بود از رفتارش پشیمون بود و تعجب کرده بود
ولی هه جین هنوز عصبی بود به تهیه کننده چوی گفتم دوست دختر نویسنده پارک رو ببره خونه
شونه ها هه جین رو گرفتم و بردمش اتاق خودم نمیدونم چرا ولی هه جین با دختر رای دیگه برام فرق داشت
هه جین = عصبی بودم دوست داشتم بزنم فک دختر رو بیارم پایین
یه دفع دستی روشونه هام نشست دیدم رئیس بود
منو برد اتاق خودش
یونگ مین = تهیه کننده نام خیلی خوبه که پشت نویسنده ها هستی ولی نمیخواد اینقدر به خودت فشار بیاری
هه جین ولی رئیس حرفم نصفه موند اخه
یونگ مین = نمیدونستم چیکار میکنم رفتم همین جوری که داشت حرف میزد کشیدم تو بغل خودم
فقط سعی کن اروم باشی برو خونه و خوب استراحت کن فرداهم تو شرکت کاری نداریم پس خوب خونه استراحت کن
- ۲.۳k
- ۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط