قسمت ۶
قسمت ششم
روز بعد شد بچه ها تصمیم گرفتن شب 🌃 پارتی داشته باشن من و خواهر جی هوپ هم قرارا بود باهم بشنیم حرف بزنیم (راستی من اسمم رز هستش ۱۹سالمه و یه دوست جونجونی به اسم شیلی دارم البته اسمش لی دام است من بهش میگم شیلی من چون خواهر ندارم اون برام مثل خواهر نداشته اونم ۱۹سالشه و ما هر دو. ترم یک دانشگاه ملی برای رشته تجربی هستیم😌😁تعریف از خود نباشه تو بوسان درس میخونیم و عاشق بی تی اس و شیلی من بایس ش تو بی تی اس تهیونگ ومنم جونگ کوک البته هیچکی اینو نمی دونه فقط شیلی )
شب شد و بچه ها شروع کردن خیلی یادشون رومه به قدری اگه شیلی اینجا بود جر شون میداد
∆= چطوره ماهم امتحان کنیم
π= نه بابا چی میگی
∆=یعنی نمی خوای اولی شو با من بزنی .
π= نه بابا من اهل این کارا نیستم
∆=🥺🥺🥺🥺لطفا
π=هممممممممممممممممم😑
π=باشه
∆=عالیه
حال اعضا خیلی بد بود مخصوصا ته منم امتحان کردم با اینکه زیاد نخوردم ولی خیلی سریع روم تعصیر گذاشت .اون شب تموم شد وصبح شد من بیدار شدم
π=جیغغغغغغغغغغغغغغغ😧
&=😐😐😧😐😐
π=من اینجا چی کار میکنم
&=🤷🤷🤷🤷🤷
خواستم بلند شم که خوردم زمین بدنم به شدت درد میکرد
π=یعنی ییییییییییی
π=ای وای نه 😐
&=فک کنم اره 😁😌 یه لحظه صبر کن نه باورم نمیشه😯
هر دو مون تو حالت شوک بودیم که کوک در رو باز کرد
#=فک کنم دیشب دیگه خیلی خوردین😒😠
چرا از اینکه من تو اتاق تهیونگم باید ناراحت بشه رفتار کوک خیلی عجیب شده
&=رز منو ببخشید من نمیدونم مممممم......ببخشید😔
π=الان چه جوری به جیمین بگم 😨😩
که یهو جیمین آمد
:)=کوک مگه بهت نگفتم به ته بگو ب......ب.....بیب.......یییاد
با دیدن ما زبونش بند آمد و برای اولین بار قیافه عصبانی جیمین دیدم😤
:)=رز.....ززز.....ززز هی حالت خوبه
با دستش صورتمو نوازش میکرد .
π=😔🥺🥺🥺🥺اره دادش
یهو نگاه شو از من برداشت و به تهیونگ نگا ه کرد
:)= 😠😠😠
&=🤷😔😑
π=🥺🥺🥺
#=😑😒😒
π=جیمین آروم باش
:)=چطور میخوای ارو باشم (باداد)هاااااااا
خداروشکر جین و شوگا نامجون نبودن جی هوپ خواهر شو رفت برسون خونه (ایشالله نرسه خونه😂😁) شوگا رفتم وسایلشو از خونه بیاره وسایل که باهاش همیشه آهنگ میسازه یادش رفته بود بیاره جین و نامجون رفته بودن خرید
&=هیونگ ببخشید منو حالم زیاد خوب نبود دیشب
:)=منم حالم خوب نبود ولی همچین گوهی مثل تو نخوردممممممممممممممم
π=🥺🥺🥺🥺🥺🥺
( از زبان جیمین )داشتم با داد با تهیونگ حرف می زدم که رز از هوش رفت بی هوش افتاد تو بغلم تب داشت حالش اصلا خوب نبود . من عضاب وجدان داشتم چون بهش نگفتم که جونگ کوک اونو دوست داره و همچین بلایی سرش آوردم اصلا به خاطر همین بود رز آوردم اینجا وتو اولا راه آهنگ های که کوک کاور کرده بود گذاشتم بقلش کردم برش داشتم کوک دم در وایستاده بود ......
#=😧🥺🥺
#=بدش من میبرمش رو تخت و از ش پرستاری میکنم 🥺
:)=نمی خواد خودم میبرمش 😑 دکتر رو خبر کن 😔
#=باشه🥺
ته داشت خودشو سرزنش میکرد 😔😔😔😔😔😔😔😔
#=الان نمی خواد ادای آدمای پشیمون رو در بیاری
&=کوک چی میگی
#=همین که شنیدی 😠😒
(از زبون کوک ) زنگ زدم و دکتر گفتم سریع بیادخیلی نگرانش بودم و از اونور هو عصبانی از دست هیونگ هام هم جیمین وهم ته جیمین چه طور دلش آمد رز و با خودش بیاره که همچین بلایی تهیونگ سرش بیاره😠🥺
(از زبان بنده حقیر میدونم از شدت حرص و فضولی دارن میمرین هم تهیونگ لاورا هو کوک لاورا و هم رز لاورا 🥺🤤😁😂😂😂😂😂😂😂😂😂)
قسمت بعد......
درسته اون خواهرم نیست عشق زندگیمه....
چی کار میکنی دیونه.....
بای بای داداشی .....
بیبی هر جایی من باشم باید تو هم باشی........
بگو توهم همچین حسی به من داری......
روز بعد شد بچه ها تصمیم گرفتن شب 🌃 پارتی داشته باشن من و خواهر جی هوپ هم قرارا بود باهم بشنیم حرف بزنیم (راستی من اسمم رز هستش ۱۹سالمه و یه دوست جونجونی به اسم شیلی دارم البته اسمش لی دام است من بهش میگم شیلی من چون خواهر ندارم اون برام مثل خواهر نداشته اونم ۱۹سالشه و ما هر دو. ترم یک دانشگاه ملی برای رشته تجربی هستیم😌😁تعریف از خود نباشه تو بوسان درس میخونیم و عاشق بی تی اس و شیلی من بایس ش تو بی تی اس تهیونگ ومنم جونگ کوک البته هیچکی اینو نمی دونه فقط شیلی )
شب شد و بچه ها شروع کردن خیلی یادشون رومه به قدری اگه شیلی اینجا بود جر شون میداد
∆= چطوره ماهم امتحان کنیم
π= نه بابا چی میگی
∆=یعنی نمی خوای اولی شو با من بزنی .
π= نه بابا من اهل این کارا نیستم
∆=🥺🥺🥺🥺لطفا
π=هممممممممممممممممم😑
π=باشه
∆=عالیه
حال اعضا خیلی بد بود مخصوصا ته منم امتحان کردم با اینکه زیاد نخوردم ولی خیلی سریع روم تعصیر گذاشت .اون شب تموم شد وصبح شد من بیدار شدم
π=جیغغغغغغغغغغغغغغغ😧
&=😐😐😧😐😐
π=من اینجا چی کار میکنم
&=🤷🤷🤷🤷🤷
خواستم بلند شم که خوردم زمین بدنم به شدت درد میکرد
π=یعنی ییییییییییی
π=ای وای نه 😐
&=فک کنم اره 😁😌 یه لحظه صبر کن نه باورم نمیشه😯
هر دو مون تو حالت شوک بودیم که کوک در رو باز کرد
#=فک کنم دیشب دیگه خیلی خوردین😒😠
چرا از اینکه من تو اتاق تهیونگم باید ناراحت بشه رفتار کوک خیلی عجیب شده
&=رز منو ببخشید من نمیدونم مممممم......ببخشید😔
π=الان چه جوری به جیمین بگم 😨😩
که یهو جیمین آمد
:)=کوک مگه بهت نگفتم به ته بگو ب......ب.....بیب.......یییاد
با دیدن ما زبونش بند آمد و برای اولین بار قیافه عصبانی جیمین دیدم😤
:)=رز.....ززز.....ززز هی حالت خوبه
با دستش صورتمو نوازش میکرد .
π=😔🥺🥺🥺🥺اره دادش
یهو نگاه شو از من برداشت و به تهیونگ نگا ه کرد
:)= 😠😠😠
&=🤷😔😑
π=🥺🥺🥺
#=😑😒😒
π=جیمین آروم باش
:)=چطور میخوای ارو باشم (باداد)هاااااااا
خداروشکر جین و شوگا نامجون نبودن جی هوپ خواهر شو رفت برسون خونه (ایشالله نرسه خونه😂😁) شوگا رفتم وسایلشو از خونه بیاره وسایل که باهاش همیشه آهنگ میسازه یادش رفته بود بیاره جین و نامجون رفته بودن خرید
&=هیونگ ببخشید منو حالم زیاد خوب نبود دیشب
:)=منم حالم خوب نبود ولی همچین گوهی مثل تو نخوردممممممممممممممم
π=🥺🥺🥺🥺🥺🥺
( از زبان جیمین )داشتم با داد با تهیونگ حرف می زدم که رز از هوش رفت بی هوش افتاد تو بغلم تب داشت حالش اصلا خوب نبود . من عضاب وجدان داشتم چون بهش نگفتم که جونگ کوک اونو دوست داره و همچین بلایی سرش آوردم اصلا به خاطر همین بود رز آوردم اینجا وتو اولا راه آهنگ های که کوک کاور کرده بود گذاشتم بقلش کردم برش داشتم کوک دم در وایستاده بود ......
#=😧🥺🥺
#=بدش من میبرمش رو تخت و از ش پرستاری میکنم 🥺
:)=نمی خواد خودم میبرمش 😑 دکتر رو خبر کن 😔
#=باشه🥺
ته داشت خودشو سرزنش میکرد 😔😔😔😔😔😔😔😔
#=الان نمی خواد ادای آدمای پشیمون رو در بیاری
&=کوک چی میگی
#=همین که شنیدی 😠😒
(از زبون کوک ) زنگ زدم و دکتر گفتم سریع بیادخیلی نگرانش بودم و از اونور هو عصبانی از دست هیونگ هام هم جیمین وهم ته جیمین چه طور دلش آمد رز و با خودش بیاره که همچین بلایی تهیونگ سرش بیاره😠🥺
(از زبان بنده حقیر میدونم از شدت حرص و فضولی دارن میمرین هم تهیونگ لاورا هو کوک لاورا و هم رز لاورا 🥺🤤😁😂😂😂😂😂😂😂😂😂)
قسمت بعد......
درسته اون خواهرم نیست عشق زندگیمه....
چی کار میکنی دیونه.....
بای بای داداشی .....
بیبی هر جایی من باشم باید تو هم باشی........
بگو توهم همچین حسی به من داری......
- ۵.۵k
- ۰۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط