معجزه سخن گفتن امام حسن ع با دشمن خدا در کودکی
در سال ششم هجری کفار قریش قراردادی را که با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شکستند و بدین وسیله صلح حدیبیه نقض گردید .
کفار از این نقض معاهده پشیمان گشته، ابوسفیان را برای عذرخواهی و تجدید قرارداد به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرستادند . ابوسفیان به حضور رسید و درخواست امان و تجدید پیمان نمود، ولی آن حضرت به سخنان او ترتیب اثر نداد .
در این هنگام، امام حسن علیه السلام که کودک خردسالی بود، به حضور پدر بزرگ آمد، ابوسفیان امام حسن را در آغوش گرفت تا او را بین خود و پیامبر واسطه قرار دهد تا شاید پیامبر آنها را ببخشد.
ولی امام حسن با یک دست بر بینی ابوسفیان و با دست دیگر بر محاسن او زد و خداوند او را به زبان آورد تا بگوید: ای ابوسفیان! بگو جز خدای یکتا خدایی نیست و محمد رسول خداست، تا من شفاعت کنم .
امام علی علیه السلام [که با شنیدن سخنان فرزندش خوشحال شده بود] فرمود: سپاس خداوندی را سزاست که در ذریه محمد برگزیده، مانند یحیی بن زکریا قرار داد [که در کودکی از جانب خداوند به او حکمت عطا گردید و خداوند در مورد ایشان فرمود:] در کودکی به او حکمت دادیم .» (4)
کفار از این نقض معاهده پشیمان گشته، ابوسفیان را برای عذرخواهی و تجدید قرارداد به محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرستادند . ابوسفیان به حضور رسید و درخواست امان و تجدید پیمان نمود، ولی آن حضرت به سخنان او ترتیب اثر نداد .
در این هنگام، امام حسن علیه السلام که کودک خردسالی بود، به حضور پدر بزرگ آمد، ابوسفیان امام حسن را در آغوش گرفت تا او را بین خود و پیامبر واسطه قرار دهد تا شاید پیامبر آنها را ببخشد.
ولی امام حسن با یک دست بر بینی ابوسفیان و با دست دیگر بر محاسن او زد و خداوند او را به زبان آورد تا بگوید: ای ابوسفیان! بگو جز خدای یکتا خدایی نیست و محمد رسول خداست، تا من شفاعت کنم .
امام علی علیه السلام [که با شنیدن سخنان فرزندش خوشحال شده بود] فرمود: سپاس خداوندی را سزاست که در ذریه محمد برگزیده، مانند یحیی بن زکریا قرار داد [که در کودکی از جانب خداوند به او حکمت عطا گردید و خداوند در مورد ایشان فرمود:] در کودکی به او حکمت دادیم .» (4)
۹.۴k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳