درخواستی
وقتی با لباس باز میری بار و عصبانی میشن
نامجون: این لباسو از کجا آوردی ؟(عصبانی)
جین: تا الان کجا بودی؟(سرد)
یونگی:(میرسی خونه و میبینی نشسته جلو تلوزیون باهاش حرف میزنی ولی اون اهمیت نمیده)
هوسوک: میخوای بری بار بهم بگو(سرد)
جیمین:سریع برو این لباس رو در بیار،دیگه حق نداری بپوشیش.
تهیونگ: تا چند روز باهات حرف نمیزنه و سرد رفتار میکنه.
جونگ کوک: چند بار بهت بفهمونم زیبایی هات مال منه
نه مال اراذل اوباش توی بار.
نامجون: این لباسو از کجا آوردی ؟(عصبانی)
جین: تا الان کجا بودی؟(سرد)
یونگی:(میرسی خونه و میبینی نشسته جلو تلوزیون باهاش حرف میزنی ولی اون اهمیت نمیده)
هوسوک: میخوای بری بار بهم بگو(سرد)
جیمین:سریع برو این لباس رو در بیار،دیگه حق نداری بپوشیش.
تهیونگ: تا چند روز باهات حرف نمیزنه و سرد رفتار میکنه.
جونگ کوک: چند بار بهت بفهمونم زیبایی هات مال منه
نه مال اراذل اوباش توی بار.
- ۳.۰k
- ۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط