مردی سیاه پوشقدبلندباانگشت های کشیدهگامهای بلندوهاله ای ازدودکه ازدورمی آیدبرای کشتن من!این تصورمن ازمرگ بودهیچگاه فکرنمیکردمرفتن زنیبادامن کوتاهباگامهای کوچکباانگشت های ظریفباهاله ای ازنورهمان مرگ باشد!!!