قول داده بودی

.
قول داده بودی
با اولین برف به خیابان برویم
و آدم برفی رویایی مان را بسازیم
امروز برف آمد
اما
چطور انتظار کسی که نیست را بکشم
هویج را در سوپ ریختم
دکمه ها را به لباسم دوختم
کلاه را بر سرم گذاشتم
دوتکه چوب را در شومینه انداختم
قدری برف برداشتم
, سردی روز قرار
را حس کردم و
در حسرت دستان گرمت سوختم...
دیدگاه ها (۱)

مرا ببوس دلم کمی طعم زندگی میخواهد .. ▫ ️متینه_شاهینی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط