ای بازی زیبای لبت بسته زبان را

ای بازی زیبای لبت بسته زبان را
زیبایی تو کرده فنا فن بیان را
ای آمدنت مبدا تاریخ تغزل
تاخیر تو بر هم زده تنظیم زمان را
نقل است که در روز ازل مجمع لالان
گفتار تو را دیده و بستند زبان را !
عشق تو چه دردی است که در منظر عاشق
از تاب و تب انداخته حتی سرطان را
کافی است به مسجد بروی تا که مشایخ
با شوق تو از نیمه بگویند اذان را
روحم به تو صد نامه نوشت و نفرستاد
ترسید که دیوانه کنی نامه‌رسان را
خورشید هم از چشم سیاه تو می‌افتد
هر روز اگر طی نکند عرض جهان را
یک عمر دویدند و به جایی نرسیدند
آنان‌که به دستت نسپردند عنان را
بر عکس تو می‌گریم اگر با تو نباشم
تا خیس کنم حداقل نقش جهان را !
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
دیدگاه ها (۱)

من در ابتدا #خداوند را یک ناظر ؛ مانند یک رئیس یا یک قاضی می...

🐟 دارم برای نهنگم اقیانوس درست می کنم🐟 می دانی چه می کنم؟دار...

شاید بیشتر از اینکه به ضرورت سبک زندگی اسلامی معتقد باشم به ...

#خدا گفت #عاشق شوید. آزمونتان تنها همین است.... #عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط