باز لب های عطش کرده ی من عشق سوزان تو را میجوید می تپد ...
باز لب های عطش کرده ی من عشق سوزان تو را میجوید می تپد قلبم و با هر تپشی قصه ی عشق تو را میگوید بخت اگر از نو جدایم کرده گره می گشایم از بخت چه باک ترسم این عشق سر انجام مرا ببرد تاسرا پرده ی خاک
- ۳.۰k
- ۲۲ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط