آن روز که تو بیائی بقیع را میسازیم

آن روز که تو بیائی، بقیع را می‌سازیم!...
مزارِ حضرت مادر را نشان‌مان می‌دهی و ما نیز، دست به کار می‌شویم!...
سقاخانه و ایوانِ طلا می‌سازیم و کفشداری و صحنِ جامع به پا می‌کنیم!...
هیئت ها، با بیرق‌های بزرگ و دسته‌های عزاداری، می‌آیند و می‌روند
و ما، پائینِ پایِ‌تو، می‌نشینیم و های‌های گریه می‌کنیم!...
آخ که چه روزی بشود آن روز!...
چه حَرَمی بشود آن حَرَم و چه روضه‌ای بشود، در حضور تو!...
تردید مکن،
تصوّرش هم زیباست!... ایوانِ حسن، عجب صفایی دارد!...
دیدگاه ها (۱)

از سیاه‌مشق‌های خوب و بد اعمالم نمی‌ترسم! از داشته و نداشته...

پرسیدن که عیب نیست! می‌گویند کسی که نمی‌داند و نمی‌پرسد در ...

اخلاقت خوب نمیشه؟ مردم ازت فاصل میگیرن؟ خانوادت از دستت عا...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط