میدانی، گذشته ها همیشه از هر لحاظ خوب بود؛
میدانی، گذشته ها همیشه از هر لحاظ خوب بود؛
اینکه حتی وقتی عاشق میشدی، نامهمینوشتی
سرکوچهمی ایستادی
تا دلبرتمی آمد
با خجالت، نامه را می انداختی زمین و با ایما و اشاره متوجه نامه اش می کردی و سریع میرفتی،
حتی پشت سرت را نگاهنمیکردی که ببینی، نامه را برمیدارد یا نه!
وقتی جوابی نمیخواندی
باخودت میگفتی حتما نامه را برنداشته
حتما خواسته نامه را بر دارد اما
دست باد بر او پیشی گرفته
نامه مینوشتی، میگذاشتی در پاکت، با وسواس برایش تمبر انتخاب میکردی ومیچسباندی و مینداختی داخل صندوق پُست؛
باز وقتی جواب نامه نمی آمد
میگفتی ادرس را اشتباه یا حتما بد خط نوشته ام، شاید خانه نبوده اند
و نامه برگشت خورده و در اداره ی پست جامانده.
هزار توجیه دیگر داشت
که ندیده
که نخوانده
اما گندش بزنند این تکنولوژی را
لعنت به اینترنت و به تلگرام،
با دو تیک آخر پیام هایش
اینکه پیامی بنویسی و بفرستی
و مُهر دو تیکبخورد ته پیامت
دیگر هیچ توجیهی ندارد که ندیده که نخوانده
و این خیلی بد است که بدانی نوشته هایت را خوانده، حرف هایت را دیده و بی تفاوت از کنارش گذشته.
اینکه حتی وقتی عاشق میشدی، نامهمینوشتی
سرکوچهمی ایستادی
تا دلبرتمی آمد
با خجالت، نامه را می انداختی زمین و با ایما و اشاره متوجه نامه اش می کردی و سریع میرفتی،
حتی پشت سرت را نگاهنمیکردی که ببینی، نامه را برمیدارد یا نه!
وقتی جوابی نمیخواندی
باخودت میگفتی حتما نامه را برنداشته
حتما خواسته نامه را بر دارد اما
دست باد بر او پیشی گرفته
نامه مینوشتی، میگذاشتی در پاکت، با وسواس برایش تمبر انتخاب میکردی ومیچسباندی و مینداختی داخل صندوق پُست؛
باز وقتی جواب نامه نمی آمد
میگفتی ادرس را اشتباه یا حتما بد خط نوشته ام، شاید خانه نبوده اند
و نامه برگشت خورده و در اداره ی پست جامانده.
هزار توجیه دیگر داشت
که ندیده
که نخوانده
اما گندش بزنند این تکنولوژی را
لعنت به اینترنت و به تلگرام،
با دو تیک آخر پیام هایش
اینکه پیامی بنویسی و بفرستی
و مُهر دو تیکبخورد ته پیامت
دیگر هیچ توجیهی ندارد که ندیده که نخوانده
و این خیلی بد است که بدانی نوشته هایت را خوانده، حرف هایت را دیده و بی تفاوت از کنارش گذشته.
۴۷۰
۲۱ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.