حول حالنا بظهور الحجه
حول حالنا بظهور الحجه
در دام توأم ، نیست مرا راه گریزی
من عاشق این دام و تو صیّاد ، کجایی ؟
محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بر سرم افتاد ، کجایی ؟
آسودگی ام ، زندگی ام ، دار و ندارم
در راه تو دادم همه بر باد ، کجایی ؟
اینجا چه کنم ؟ ازکه بگیرم خبرت را ؟
از دست تو و ناز تو فریاد ، کجایی ؟
دانم که مرا بی خبری می کشد آخر
دیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟
در دام توأم ، نیست مرا راه گریزی
من عاشق این دام و تو صیّاد ، کجایی ؟
محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بر سرم افتاد ، کجایی ؟
آسودگی ام ، زندگی ام ، دار و ندارم
در راه تو دادم همه بر باد ، کجایی ؟
اینجا چه کنم ؟ ازکه بگیرم خبرت را ؟
از دست تو و ناز تو فریاد ، کجایی ؟
دانم که مرا بی خبری می کشد آخر
دیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟
۹.۲k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱