بسم الله الرحمن الرحیم. سلام خداوند متعال بر خاندان علم و
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام خداوند متعال بر خاندان علم و حلم و سیاست.
خوب در مقاله اول به این پرداختیم که #تقوا وصیت خداوند به امتهای پیشین و این امت بوده است و وصیت یعنی مهم ترین و حیاتی ترین دستور اهل بیت که تربیت شده ی خداوند هستند تحت قالب وصیتکم التقوی آمده است. و به این سوال رسیدیم که اساسا تقوا چیست؟ و ارکان آن چیست؟
اگر بخواهیم بطور ساده بگوئیم و وارد مباحث مفصل و مطول اهل تحقیق نشویم همین قدر می توان گفت که تقوا یعنی پرهیزی از روی ترس. خوب این جاست که داد و قال عده ی فراوانی از روشنفکران درون دینی و برون دینی آغاز می شود که ما دنبال پرستش خداوند بعلت خوبی خدا و شایستگی او هستیم. یا تبعیت از روی ترس ارزش بالایی ندارد و دهها کلام ازین سنخ مطالب. در حد ورود حداقلی به این مطلب باید گفت 1_ما حق تغییر عمده ی اصطلاحات از معانی لغوی را نداریم. 2_اصل اولیه، تعریف بی تبصره و بی قید از کلمات است. 3_این تعریف ساده و بی پیرایه هیچ مشکلی قرآنی و روایی ای برای ما ایجاد نمی کند که شواهد آن را در فرصت مقتضی عرضه خواهیم کرد. 4_درست است که بهتر است تعریف به عین نشود و تغییراتی در جنس و فصل تعریف ما ایجاد شود اما اینجا هرگز تعریف به عینی واقع نشده و اتفاقا تغییر تعریف از این لفظ مطلوب شارع مقدس، ما را در دلالت و مقصود دچار مشکل می کند 5- تجربیات مکرر مبلغین از امور راحج و ضروری تبلیغ و بررسی دستورات حکیمانه اهل بیت نشان میدهد که واقعا همین رعایت واجب و حرام حتی به هر قیمتی و حتی به هر بهانه ای، اساسی ترین مقدمه ورود به کمالات است 6_ و.. بحث مبنایی در این موضوع را به جلسات تخصصی و لغوی و با حضور اهل فن واگذار می کنیم.
لذا در آیات کریمه از جمله فاتقوا النار التی... (بقره/24) ما متوجه میشویم خداوند متعال گاهی نمی فرماید از من بترسید بلکه می فرماید از آتش سوزان جهنم بترسید! خوب این که حتی بهشت در او نیست چه برسد به تقاضای بهشت رضوان و چه برسد به رتبه کملین که پرستش بهشت آفرین و انقطاع از غیر ما سوی الله است. خوب این قرآن کریمی که کلمه به کلمه و واو به واوش حکیمانه است چرا اینجا نفرمود از خود خدا لذت و بهره ببرید یا دنبال بهشت رضوان بیفتید یا حتی به بهشت عمومی توجه کنید؟ خوب ممکن است کسی بگوید چرا خداوند جاهای دیگر بطور پراکنده ازین حرفها زده است. اهل علم می دانند که نتیجه تابع اخس مقدمتین است. به زبان ساده یعنی اگر قرار است یک گروه سه نفره باهم به خط پایان برسند نتیجه خروجی کف مقدار توانی است که یکی از اعضای تیم دارد نه توانی که فرد قوی تر این جمع دارد. لذا وقتی خداوند افراد مختلفی را در دایره تقوا می شمارد حتی آن فردی را که فقط و فقط از ترس آتش جهنم، گناه نمی کند را جزو دایره متقین می شمارد و به چاک گریبان روشنفکرها توجه نمی کند.
لذا همین خداوند حکیم باز با عموم مردم حکیمانه و طبق رتبه اکثریت با ایشان تخاطب کرده و می فرماید : فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز (آل عمران-185) یعنی به صرف این که هر کسی به هر طریقی خود را از آتش جهنم نجات دهد او فائز است. خوب چه کنیم چند قرن است که گرفتار کلمات زیبا اما بدون قدرت لازم برای انگیزش در اکثریت مردم هستیم و مکررا در مجامع مثلا علمی حوزوی و دانشگاهی آن معارف غالبا خیالی را تکرارشان می کنیم. اما خداوند حکیم می فرماید آقای عزیز و خانم محترم شما همین که خودت را از آتش نجات بدهی فائز هستی. و در اهمیت فائز همین بس که امیرالمومنین و کسی که با نظر لطف او ذره به آسمان رفته و کار آفتاب را می کند در لحظات آخر عمر شریف شان با رضایت مندی می فرماید فزت و رب الکعبه. بله رتبه او در دایره فائزین قابل مقایسه با احد الناسی نیست. اما بالاخره حضرت خود را در دایره فائزین معرفی می کند یعنی حضور و حسن خاتمه با این دایره خیلی مهم است. حالا کف دایره فائزین همین کسانی است که به هر طریق ممکن و به هر شکلی، خود را از آتش دور ساخته اند.
در آیه دیگر خداوند حکیم می فرماید از حسابرسی روز قیامت بترسید! چرا که فلان است و بهمان است. واتقوا یوما (بقره/48) (بقره/ 123) فضلا و عزیزان توجه بفرمایند که باز این جا تقوای الهی مطرح نیست. بلکه صرفا ترس از حسابرسی بزرگ است. می فرماید از آن حسابرسی که طبعا نیاز به چنان روزی را هر انسان منصفی تایید می کند بترسید و اصلا نیاز نیست فعلا به معرفت الله برسید بلکه فقط از آن حسابرسی بترسید و ترک مخالفت کنید ترک گناه کنید همین. اصلا حرف بالاتری در این پله برای عموم مردم مطرح نیست. و جالب و بلکه تلخ آن که اکثریت مردم وارد و مستقر در همین پله ترک گناه نشده اند و نمی شوند و به تصریح آیات و روایات و ظرایف منقول از عرفای بزرگ، وارد و مستقر نخواهند شد. عجب مگر می شود؟ این همه طلبه فاضل این همه
خوب در مقاله اول به این پرداختیم که #تقوا وصیت خداوند به امتهای پیشین و این امت بوده است و وصیت یعنی مهم ترین و حیاتی ترین دستور اهل بیت که تربیت شده ی خداوند هستند تحت قالب وصیتکم التقوی آمده است. و به این سوال رسیدیم که اساسا تقوا چیست؟ و ارکان آن چیست؟
اگر بخواهیم بطور ساده بگوئیم و وارد مباحث مفصل و مطول اهل تحقیق نشویم همین قدر می توان گفت که تقوا یعنی پرهیزی از روی ترس. خوب این جاست که داد و قال عده ی فراوانی از روشنفکران درون دینی و برون دینی آغاز می شود که ما دنبال پرستش خداوند بعلت خوبی خدا و شایستگی او هستیم. یا تبعیت از روی ترس ارزش بالایی ندارد و دهها کلام ازین سنخ مطالب. در حد ورود حداقلی به این مطلب باید گفت 1_ما حق تغییر عمده ی اصطلاحات از معانی لغوی را نداریم. 2_اصل اولیه، تعریف بی تبصره و بی قید از کلمات است. 3_این تعریف ساده و بی پیرایه هیچ مشکلی قرآنی و روایی ای برای ما ایجاد نمی کند که شواهد آن را در فرصت مقتضی عرضه خواهیم کرد. 4_درست است که بهتر است تعریف به عین نشود و تغییراتی در جنس و فصل تعریف ما ایجاد شود اما اینجا هرگز تعریف به عینی واقع نشده و اتفاقا تغییر تعریف از این لفظ مطلوب شارع مقدس، ما را در دلالت و مقصود دچار مشکل می کند 5- تجربیات مکرر مبلغین از امور راحج و ضروری تبلیغ و بررسی دستورات حکیمانه اهل بیت نشان میدهد که واقعا همین رعایت واجب و حرام حتی به هر قیمتی و حتی به هر بهانه ای، اساسی ترین مقدمه ورود به کمالات است 6_ و.. بحث مبنایی در این موضوع را به جلسات تخصصی و لغوی و با حضور اهل فن واگذار می کنیم.
لذا در آیات کریمه از جمله فاتقوا النار التی... (بقره/24) ما متوجه میشویم خداوند متعال گاهی نمی فرماید از من بترسید بلکه می فرماید از آتش سوزان جهنم بترسید! خوب این که حتی بهشت در او نیست چه برسد به تقاضای بهشت رضوان و چه برسد به رتبه کملین که پرستش بهشت آفرین و انقطاع از غیر ما سوی الله است. خوب این قرآن کریمی که کلمه به کلمه و واو به واوش حکیمانه است چرا اینجا نفرمود از خود خدا لذت و بهره ببرید یا دنبال بهشت رضوان بیفتید یا حتی به بهشت عمومی توجه کنید؟ خوب ممکن است کسی بگوید چرا خداوند جاهای دیگر بطور پراکنده ازین حرفها زده است. اهل علم می دانند که نتیجه تابع اخس مقدمتین است. به زبان ساده یعنی اگر قرار است یک گروه سه نفره باهم به خط پایان برسند نتیجه خروجی کف مقدار توانی است که یکی از اعضای تیم دارد نه توانی که فرد قوی تر این جمع دارد. لذا وقتی خداوند افراد مختلفی را در دایره تقوا می شمارد حتی آن فردی را که فقط و فقط از ترس آتش جهنم، گناه نمی کند را جزو دایره متقین می شمارد و به چاک گریبان روشنفکرها توجه نمی کند.
لذا همین خداوند حکیم باز با عموم مردم حکیمانه و طبق رتبه اکثریت با ایشان تخاطب کرده و می فرماید : فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز (آل عمران-185) یعنی به صرف این که هر کسی به هر طریقی خود را از آتش جهنم نجات دهد او فائز است. خوب چه کنیم چند قرن است که گرفتار کلمات زیبا اما بدون قدرت لازم برای انگیزش در اکثریت مردم هستیم و مکررا در مجامع مثلا علمی حوزوی و دانشگاهی آن معارف غالبا خیالی را تکرارشان می کنیم. اما خداوند حکیم می فرماید آقای عزیز و خانم محترم شما همین که خودت را از آتش نجات بدهی فائز هستی. و در اهمیت فائز همین بس که امیرالمومنین و کسی که با نظر لطف او ذره به آسمان رفته و کار آفتاب را می کند در لحظات آخر عمر شریف شان با رضایت مندی می فرماید فزت و رب الکعبه. بله رتبه او در دایره فائزین قابل مقایسه با احد الناسی نیست. اما بالاخره حضرت خود را در دایره فائزین معرفی می کند یعنی حضور و حسن خاتمه با این دایره خیلی مهم است. حالا کف دایره فائزین همین کسانی است که به هر طریق ممکن و به هر شکلی، خود را از آتش دور ساخته اند.
در آیه دیگر خداوند حکیم می فرماید از حسابرسی روز قیامت بترسید! چرا که فلان است و بهمان است. واتقوا یوما (بقره/48) (بقره/ 123) فضلا و عزیزان توجه بفرمایند که باز این جا تقوای الهی مطرح نیست. بلکه صرفا ترس از حسابرسی بزرگ است. می فرماید از آن حسابرسی که طبعا نیاز به چنان روزی را هر انسان منصفی تایید می کند بترسید و اصلا نیاز نیست فعلا به معرفت الله برسید بلکه فقط از آن حسابرسی بترسید و ترک مخالفت کنید ترک گناه کنید همین. اصلا حرف بالاتری در این پله برای عموم مردم مطرح نیست. و جالب و بلکه تلخ آن که اکثریت مردم وارد و مستقر در همین پله ترک گناه نشده اند و نمی شوند و به تصریح آیات و روایات و ظرایف منقول از عرفای بزرگ، وارد و مستقر نخواهند شد. عجب مگر می شود؟ این همه طلبه فاضل این همه
۲۶.۷k
۱۴ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.