مے خنــ✘ـــدم تظاهر بہ شادے میڪنم حرف میزنم مثل همہ ا مـــّ ــا خیلے وقت استـ ڪہ مرده ام خیلے وقت است دلــ ✘ــم میخواهد روزه ے سڪوت بگیرم دلم میخواهد ببارم وڪسے نپرسید چرا تو چہ میفہمے لامصب ایـטּ روزها اَداے زنــ✘ـــده ها را در مے آورم!
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.