در خانه ی بی تی اس چه میگذرد..."
در خانه ی بی تی اس چه میگذرد..."
ساعت ده شب:
یونگی توی اتاقش خوابیده بود...
جیمین:هیونگ خفم کردی بخدا...بزار برم!
یونگی:خفه شو بالشمو یونتان به چخ داده تو باید جاشو بگیری
جیمین:خب چرا یونتانو نمیگیری؟
یونگی:....
جیمین:اکی خیلی احمقانه بود....ولی مگه سگ تهیونگ نیست؟ احیانا اون الان نباید جای من تنبیه میشد؟
(پ.ن:اع...اععععععع! ذهنتوبشور! اونا فقط پیش خوابیده بودن! جیمین منظورش....)
جیمین:خودم بلدم منظورمو برسونم!
(پ.ن:غلط کردم....)
یونگی:راست میگه منکه باهات کاری نکردم! تنبیه چی کشک چی پشم چی....
جیمین:حاضر بودم تنبیه بشم ولی اینجوری فشارم ندی که تنگی نفس بگیرم! تمام بدنم خواب رفته هیونگ!
یونگی:اوکی...دو راند تنبیهت میکنم بعدمیزارم بری!
جیمین:ادمین اصلا تو چرا حرف میزنی؟ من جام خیلیم خوبه! یونگی هیونگ خیلی بوی خوبی میده! خودت از خداته الان جای من باشی!
(پ.ن:حالا مجبوری انقدر به روم بیاری سینگلم؟هعی زندگی...)
ساعت ده شب:
یونگی توی اتاقش خوابیده بود...
جیمین:هیونگ خفم کردی بخدا...بزار برم!
یونگی:خفه شو بالشمو یونتان به چخ داده تو باید جاشو بگیری
جیمین:خب چرا یونتانو نمیگیری؟
یونگی:....
جیمین:اکی خیلی احمقانه بود....ولی مگه سگ تهیونگ نیست؟ احیانا اون الان نباید جای من تنبیه میشد؟
(پ.ن:اع...اععععععع! ذهنتوبشور! اونا فقط پیش خوابیده بودن! جیمین منظورش....)
جیمین:خودم بلدم منظورمو برسونم!
(پ.ن:غلط کردم....)
یونگی:راست میگه منکه باهات کاری نکردم! تنبیه چی کشک چی پشم چی....
جیمین:حاضر بودم تنبیه بشم ولی اینجوری فشارم ندی که تنگی نفس بگیرم! تمام بدنم خواب رفته هیونگ!
یونگی:اوکی...دو راند تنبیهت میکنم بعدمیزارم بری!
جیمین:ادمین اصلا تو چرا حرف میزنی؟ من جام خیلیم خوبه! یونگی هیونگ خیلی بوی خوبی میده! خودت از خداته الان جای من باشی!
(پ.ن:حالا مجبوری انقدر به روم بیاری سینگلم؟هعی زندگی...)
۱۸۷.۵k
۱۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.