اشک های خاکستری
اشک های خاکستری
#پارت۲۲
ناراحت و عصبی انگشتام ک داشتن میلرزیدنو زیر آستین لباسم قایم کردم..
+ آ..آقای... جعون.. من.. میخ..وام برم
بی حس لب زد..
_ برو
معذب با استرسی ک تو صورتم کاملا معلوم بود کیفمو برداشتم بلند شدم رفتم سمت در...
_ استرس زیاد برا سلامتیت خوب نیس کیم ا.ت
+ ب..بله
رفتم بیرون و درو پشت سرم بستم..دوباره چند تا دختر جوون جلوی در بودن تا منو راهنمایی کنن..
داشتم از عمارت میرفتم بیرون که... یه صدا منو متوقف کرد..
چوی بکهو
به این مرد هم حس خوبی نداشتم..
* کیم ا.ت
بیحرف برگشتم سمتش
* باید باهم حرف بزنیم
+ چ..چرا؟؟
* بیا بریم خونه من. بهت میگم
+ من.. چرا باید بیام.. خونتون اخه؟!
* بگم جونت در خطره قانع میشی؟
همین الانشم وضع بهتری ندارم ک این جمله برام چیز تهدید واری باشه.. تپش قلب شدیدی داشتم و من خوب میدونستم چقد تو موقعیتای حساس خودخور و ضعیف میشم.
سوار ماشین شخصیش شدم... یه کاغذ و خودکار از صندلی عقب برداشت.. روش نوشت..
" حرف نزن فقط باتری گوشیتو دربیار "
باتریو درآوردم.. متعجب نگاش کردم... خیلی ریلکس ماشینو روشن کردو گفت
* جونگکوک هک کرده گوشیتو
با بهت به گوشی خاموش بین دستام خیره شدم...
رسیدیم خونش....
#پارت۲۲
ناراحت و عصبی انگشتام ک داشتن میلرزیدنو زیر آستین لباسم قایم کردم..
+ آ..آقای... جعون.. من.. میخ..وام برم
بی حس لب زد..
_ برو
معذب با استرسی ک تو صورتم کاملا معلوم بود کیفمو برداشتم بلند شدم رفتم سمت در...
_ استرس زیاد برا سلامتیت خوب نیس کیم ا.ت
+ ب..بله
رفتم بیرون و درو پشت سرم بستم..دوباره چند تا دختر جوون جلوی در بودن تا منو راهنمایی کنن..
داشتم از عمارت میرفتم بیرون که... یه صدا منو متوقف کرد..
چوی بکهو
به این مرد هم حس خوبی نداشتم..
* کیم ا.ت
بیحرف برگشتم سمتش
* باید باهم حرف بزنیم
+ چ..چرا؟؟
* بیا بریم خونه من. بهت میگم
+ من.. چرا باید بیام.. خونتون اخه؟!
* بگم جونت در خطره قانع میشی؟
همین الانشم وضع بهتری ندارم ک این جمله برام چیز تهدید واری باشه.. تپش قلب شدیدی داشتم و من خوب میدونستم چقد تو موقعیتای حساس خودخور و ضعیف میشم.
سوار ماشین شخصیش شدم... یه کاغذ و خودکار از صندلی عقب برداشت.. روش نوشت..
" حرف نزن فقط باتری گوشیتو دربیار "
باتریو درآوردم.. متعجب نگاش کردم... خیلی ریلکس ماشینو روشن کردو گفت
* جونگکوک هک کرده گوشیتو
با بهت به گوشی خاموش بین دستام خیره شدم...
رسیدیم خونش....
۱.۹k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.