مقصر

#مقصر
یه روز که خسته از محل کار به منزل برگشتم دیدم بچه‌ها دعواشون شده و صداشون تا دم درِ خونه میاد. با عصبانیت وارد خونه شدم تا از عباس گلایه کنم. دیدم داره نماز میخونه. نمازش که تموم شد، حسابی ازش گله کردم که چرا شما خونه بودی و بچه ها اینقدر شلوغ می کردند؟ عباس هم با مظلومیت خاصی عذرخواهی کرد.
بعد که آروم شدم فهمیدم چقدر تند باهاش حرف زدم. اصلا عباس مقصر نبود. نماز میخوند، و بچه ها از همین فرصت استفاده کرده بودند. فقط به این فکر میکردم که چقدر بزرگوارانه باهام برخورد کرد. #شهید_عباس_بابایی

منبع : کتاب راز و نیاز با شهدا، ص ۶۸.
.
.
. #کلام_بزرگان
سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت می آفریند، همین است که موجب برکات الهی می‌شود، همین است دل ها را به هم نزدیک کرده و پیوند ها را مستحکم میکند.
. #شهدا #شهید_بابایی #سبک_زندگی_شهدا #مهروماه #نیمه_پنهان_ماه #عاشقانه_شهدایی #بخون
دیدگاه ها (۲)

#قرار_عاشقی.روزی برایت عباس خواهم شد؛ بانو....دستانم راببین؛...

#گلهای_وحشی .جمعه به جمعه با دوستاش می رفت کوهنوردی. یه بار ...

من قانعم شبانه به خوابی ببینمت...اما فقط بیا که حسابی ببینمت...

غرور اسلیترینی (فصل 2)P4

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط