لزوم قدردانی از قرآن و عترت
لزوم قدردانی از قرآن و عترت
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اگر به ما خبر میدادند که در چین کتابی وجود دارد که چنین کمالاتی را دارد و به زبان چینی است، و تمام صفات و کمالات قرآن را بدون بردن نام آن، به آن نسبت میدادند، مثلاً میگفتند از صفاتش این است که: «وَ لَوْ أَنَّ قُرْءَانًا سُیرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأرْضُ أَوْ کلِّمَ بِهِ الْمَوْتَی؛ و اگر کتابی وجود داشته باشد که بتوان بهوسیله آن، کوهها را سیر نمود و زمین را شکافت، و با مردگان سخن گفت، [همین کتاب است]».( رعد: ۳۱) و نیز بهوسیله آن چنین کارهایی را میتوان کرد که: «أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُم؛ نابینا و شخص مبتلا به مرض پیسی را به اذن خدا بهبودی میبخشم؛ مردگان را بهوسیله آن، به اذن خدا زنده میکنم؛ و از آنچه میخورید و در خانههایتان اندوخته میکنید، خبر میدهم»( آلعمران: ۴۹) و دیگر خصوصیات قرآن را بیان میکردند، میگفتیم سزاوار است همه کوچ کنیم تا در آنجا آن کتاب را درس بگیریم یا با خود بیاوریم، و این در حالی است که همان قرآن پیش ماست؛ لذا سزاوار است با گرسنگی و صبر بر خرده نان هم شده، آن را تحصیل و تدریس نماییم، و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم، که: «لا تَفْنی عَجآئِبُهُ؛ شگفتیهای موجود در آن پایانناپذیر است». نیز: «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛ توضیح هر چیزی در آن موجود است».( نحل: ۸۹)
مگر نمیبینید دولتهای متمدن با اینکه به قرآن اعتقاد ندارند، درباره آن گفتهاند: قرآن تنها کتابی است که حکیمی آن را نوشته است. قرآنهایی با هدیه ارزان در دسترس ماست، ولی ما از آن قدردانی نمیکنیم و مانند کسانی که آن را ندارند، از محتوای آن بیخبریم. همچنین اهلبیت و عترت علیهمالسلام را که عَدیل قرآن هستند، بلکه با قرآن یگانگی و اتحاد دارند و اهانت به قرآن، اهانت به آنهاست و بالعکس. هرکس به قرآن نزدیک باشد به عترت مقرب است، و بالعکس.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۴
#والیان_نور
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اگر به ما خبر میدادند که در چین کتابی وجود دارد که چنین کمالاتی را دارد و به زبان چینی است، و تمام صفات و کمالات قرآن را بدون بردن نام آن، به آن نسبت میدادند، مثلاً میگفتند از صفاتش این است که: «وَ لَوْ أَنَّ قُرْءَانًا سُیرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأرْضُ أَوْ کلِّمَ بِهِ الْمَوْتَی؛ و اگر کتابی وجود داشته باشد که بتوان بهوسیله آن، کوهها را سیر نمود و زمین را شکافت، و با مردگان سخن گفت، [همین کتاب است]».( رعد: ۳۱) و نیز بهوسیله آن چنین کارهایی را میتوان کرد که: «أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُم؛ نابینا و شخص مبتلا به مرض پیسی را به اذن خدا بهبودی میبخشم؛ مردگان را بهوسیله آن، به اذن خدا زنده میکنم؛ و از آنچه میخورید و در خانههایتان اندوخته میکنید، خبر میدهم»( آلعمران: ۴۹) و دیگر خصوصیات قرآن را بیان میکردند، میگفتیم سزاوار است همه کوچ کنیم تا در آنجا آن کتاب را درس بگیریم یا با خود بیاوریم، و این در حالی است که همان قرآن پیش ماست؛ لذا سزاوار است با گرسنگی و صبر بر خرده نان هم شده، آن را تحصیل و تدریس نماییم، و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم، که: «لا تَفْنی عَجآئِبُهُ؛ شگفتیهای موجود در آن پایانناپذیر است». نیز: «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ؛ توضیح هر چیزی در آن موجود است».( نحل: ۸۹)
مگر نمیبینید دولتهای متمدن با اینکه به قرآن اعتقاد ندارند، درباره آن گفتهاند: قرآن تنها کتابی است که حکیمی آن را نوشته است. قرآنهایی با هدیه ارزان در دسترس ماست، ولی ما از آن قدردانی نمیکنیم و مانند کسانی که آن را ندارند، از محتوای آن بیخبریم. همچنین اهلبیت و عترت علیهمالسلام را که عَدیل قرآن هستند، بلکه با قرآن یگانگی و اتحاد دارند و اهانت به قرآن، اهانت به آنهاست و بالعکس. هرکس به قرآن نزدیک باشد به عترت مقرب است، و بالعکس.
در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۴
#والیان_نور
۲۱۱
۱۳ آبان ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.