عشق هع مضخرف ترین چیزیه که رو زمین دیدم
عشق هع مضخرف ترین چیزیه که رو زمین دیدم
مرگ نه میتونم بگم خوبه نه بد
اما بعضی وقتا مشکلات ما با شب زود خوابیدن حل میشه بعضی هاشونم با فردا بیدار نشدنش
مشکل اینه
ما آدمای دمدمی مزاجی هستیم
یه روز میخوایم زندگی کنیم
یه روز میخوایم بمیریم
یه روز میخوام عاشق بشیم عاشقمون باشن
یه روز میخوام احساساتمون خاموش کنیم
یه روز میخوایم با دوستامون وقت بگذرونیم
یه روز میخوام ازشون فاصله بگیریم
اما مطمئنن هر موجود زنده ای حداقل فقد واسه ی یه ساعتم که باشه دوست داره عاشق بشه یا عاشقش باشن
هیچکی از موقعی که به دنیا میاد قلبش یا وجودش از سنگ نیست
آدما کاری میکنن سرد بشی سنگ بشی ازبین بری بمیری و تبدیل به یه _هیولا بشی_
اینا خیلی درد داره نه؟
مطمئنن همه شکست عشقی خوردن همه ناراحت شدن همه خندیدن خوشحال بودن یا گریه کردن
دخترک داستان ماهم همین اتفاق براش افتاد روزها خندید روزها گریه کرد روزها ناراحت و افسرده بود اما چرا؟
بزار من بگم چرا چون عاشق کسی شد که نباید چون از عشقش ضربه خورد
..............
خاطرات:
_.هعی سلام عشقم
×.سلام فیلیکس قربونت بشم
_.ات من عاشقتمم
×.منمم
هوم خاطرات عجیبن وقتی یاد بعضی هاشون می افتی میخندی ویا امکانش هست گریه کنی!
بااینکه اینا تمام خاطرات خوش دختر بودن دختر با به یاد اوردنشون گریش میگرفت
چرا؟چون الان کسی که عاشقش بوده تو بغل یکی دیگس به یکی دیگه میگه عشقم به یکی دیکه میگه هیچوقت ولت نمیکنم بغل یکی دیگه میخوابه با یکی دیگه وقت میگذرونه
چندماه شده بود که دیگه ا.ت فیلیکس و بغل نکرده بود نبوسیده بودش باهاش حرف نزده بود
فلش بک به چندماه پیش
_.ا.ت من دیگه دوست ندارم
×.فیلیکس داری باهام شوخی میکنی؟
_.نه کاملا جدیم من راستش من عاشق یکی دیگم و دیگه تورو نمیخوام
×.همینقدر راحت منو میزاری کنار؟
_.ا.ت میتونیم باهم دوست باشیم
×.میفهمی چی میگی فیلیکسس باشه من به درک ولی خاطره هامون حرفایی که بهم زدی چی؟عشقم گفتنات همش الکی بود؟حتی اونروزا که باهم خیال بافی میکردیم ازدواج کردیمو بچه دار شدیم
_.ا.ت من اولاش عاشقت بودم ولی الان دیگه دوست ندارم پس سخترش نکن
×.باشه میرم ولی پشیمون میشی
زمان حال
اونا همه گذشته بود و حالا امروز روز عروسی پسر بود ا.ت داستان ما نمیتونست ببینه عشقش با یکی دیگه داره ازدواج میکنه پس تصمیم گرفت از این دنیای کثیف که توش هر کثافت بازی اتفاق می افته رو ترک کنه
مردن خیلی بهتره زندگی کردن تو این دنیاعه:)
چندسال بعد..
فیلیکس بعد اینکه فهمید ا.ت مرده از بین رفت فهمید هنوز عاشق ا.ت بوده و حسش به میا فقد یه هوس بوده اما همه چیز دیگه تموم شده بود
گایز من فیک سانشاین مارو سه بار گذاشتم اما نیومد و اینم درخواستی بود نوشتم از چیزای عاشقانه بدم میاد
مرگ نه میتونم بگم خوبه نه بد
اما بعضی وقتا مشکلات ما با شب زود خوابیدن حل میشه بعضی هاشونم با فردا بیدار نشدنش
مشکل اینه
ما آدمای دمدمی مزاجی هستیم
یه روز میخوایم زندگی کنیم
یه روز میخوایم بمیریم
یه روز میخوام عاشق بشیم عاشقمون باشن
یه روز میخوام احساساتمون خاموش کنیم
یه روز میخوایم با دوستامون وقت بگذرونیم
یه روز میخوام ازشون فاصله بگیریم
اما مطمئنن هر موجود زنده ای حداقل فقد واسه ی یه ساعتم که باشه دوست داره عاشق بشه یا عاشقش باشن
هیچکی از موقعی که به دنیا میاد قلبش یا وجودش از سنگ نیست
آدما کاری میکنن سرد بشی سنگ بشی ازبین بری بمیری و تبدیل به یه _هیولا بشی_
اینا خیلی درد داره نه؟
مطمئنن همه شکست عشقی خوردن همه ناراحت شدن همه خندیدن خوشحال بودن یا گریه کردن
دخترک داستان ماهم همین اتفاق براش افتاد روزها خندید روزها گریه کرد روزها ناراحت و افسرده بود اما چرا؟
بزار من بگم چرا چون عاشق کسی شد که نباید چون از عشقش ضربه خورد
..............
خاطرات:
_.هعی سلام عشقم
×.سلام فیلیکس قربونت بشم
_.ات من عاشقتمم
×.منمم
هوم خاطرات عجیبن وقتی یاد بعضی هاشون می افتی میخندی ویا امکانش هست گریه کنی!
بااینکه اینا تمام خاطرات خوش دختر بودن دختر با به یاد اوردنشون گریش میگرفت
چرا؟چون الان کسی که عاشقش بوده تو بغل یکی دیگس به یکی دیگه میگه عشقم به یکی دیکه میگه هیچوقت ولت نمیکنم بغل یکی دیگه میخوابه با یکی دیگه وقت میگذرونه
چندماه شده بود که دیگه ا.ت فیلیکس و بغل نکرده بود نبوسیده بودش باهاش حرف نزده بود
فلش بک به چندماه پیش
_.ا.ت من دیگه دوست ندارم
×.فیلیکس داری باهام شوخی میکنی؟
_.نه کاملا جدیم من راستش من عاشق یکی دیگم و دیگه تورو نمیخوام
×.همینقدر راحت منو میزاری کنار؟
_.ا.ت میتونیم باهم دوست باشیم
×.میفهمی چی میگی فیلیکسس باشه من به درک ولی خاطره هامون حرفایی که بهم زدی چی؟عشقم گفتنات همش الکی بود؟حتی اونروزا که باهم خیال بافی میکردیم ازدواج کردیمو بچه دار شدیم
_.ا.ت من اولاش عاشقت بودم ولی الان دیگه دوست ندارم پس سخترش نکن
×.باشه میرم ولی پشیمون میشی
زمان حال
اونا همه گذشته بود و حالا امروز روز عروسی پسر بود ا.ت داستان ما نمیتونست ببینه عشقش با یکی دیگه داره ازدواج میکنه پس تصمیم گرفت از این دنیای کثیف که توش هر کثافت بازی اتفاق می افته رو ترک کنه
مردن خیلی بهتره زندگی کردن تو این دنیاعه:)
چندسال بعد..
فیلیکس بعد اینکه فهمید ا.ت مرده از بین رفت فهمید هنوز عاشق ا.ت بوده و حسش به میا فقد یه هوس بوده اما همه چیز دیگه تموم شده بود
گایز من فیک سانشاین مارو سه بار گذاشتم اما نیومد و اینم درخواستی بود نوشتم از چیزای عاشقانه بدم میاد
۱۸.۹k
۰۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.