اسب تروا پشت درِ دولت
اسب تروا پشت درِ دولت
محمد ایمانی
*نوع و درجه حساسیت، مسئلهای مهم در حیات فردی و اجتماعی و سیاسی ماست...دیدن چند تروریست که شلیک میکنند، بلافاصله موج قدرتمند و فراگیر ملی درست میکند. اما موضوع نفوذ، اغلب به چشم نمیآید؛ چه رسد به اینکه حساسیت و اقدامی را برانگیزد. گاه حتی این نفوذ در قواره اسب تروا، تحفهای از سوی دشمن تلقی میشود که باید برایش دست افشانی و پایکوبی هم کرد!...
*...«مریم فیصل» (قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی!) در میتینگ اخیر فرانسه چه چیزی بلغور میکند، چقدر واجد اعتبار است؟ همین طور است اظهارات جانبولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و برنار کوشنر وزیرخارجه اسبق فرانسه که روزگاری متولی مهار ایران در درون مرزهایش بودند...
*...میدل ایست آن لاین مرداد 1391 درباره برکناری «...آمریکاییها به پادشاه عربستان توصیه کردند مقرن را از ریاست استخبارات عربستان برکنار کند، آنها به صراحت گفتند وی در موقعیت مهم خود این جدیت لازم در کار را ندارد. برکناری مقرن و جایگزینی بندربن سلطان، نشانه شکست سیاست های رژیم سعودی در قبال سیاست منطقهای ایران است».
*بندر بن سلطان با دستور مستقیم آمریکا مأمور شده بود تا شکستهای فاحش ریاض- واشنگتن در حد فاصل عراق تا سوریه و لبنان و بحرین را جبران کند اما به دو سال نکشید که او هم در فروردین 93 به خاطر ناتوانی در مقابل گسترش نفوذ ایران، از ریاست سرویس جاسوسی عربستان عزل شد...
*ماجرای پاریس و نظایر فراوان آن با وجود بیاهمیتی، درعین حال میتواند نوعی عملیات فریب برای پرت کردن حواس مخاطب ایرانی از برخی موضوعات مهم باشد... آیا حساسیت کافی در افکار عمومی، دیدبانهای امنیتی و به ویژه مراکز مدیریتیِ هدف دشمن وجود دارد؟ آیا مثلا به اندازه حساسیت در مقابل نفوذ تیمهای تروریستی هوشیار و مراقب هستیم؟
*نگاه اسب تروایی جریان نفوذ به برخی اجزای دولت، واقعیتی انکار ناپذیر است، ...«سعید – ح» مشاور ارشد رئیسدولت اصلاحات که در برخی پروژههای ضد امنیتی نقش داشت، یکی دو سال پیش گفت ماموریت دولت روحانی، نُرمالیزاسیون است...
*...«صادق – ز» از شبه روشنفکرانی که بارها اجازه مصاحبت و مصاحبه با هاشمی را پیدا کرد، 12 خرداد 92 به روزنامه بهار گفت «هاشمی دارد به اپوزیسیون تبدیل میشود و حاکمیت اندک اندک میگوید آشیخ اکبر باید تکلیفت را معلوم کنی...». او دو هفته پیش از آن در مصاحبه با «مسیح-ع» روزنامهنگار فراری گفته بود «اگر خداوند یک سیچهل سالی به هاشمی عمر بدهد ایشان هم [مانند دخترش] نه میگوید بهائیان خائن هستند و نه به مجاهدین میگوید منافق. منتها یادمان باشد هاشمی، واسلاو هاول و ایدهآل ما نیست».
*...آیا امثال آقای روحانی با سوابق ممتد امنیتی، نمیتوانند بفهمند جریان انگلوار نفوذ، واقعا دنبال کدام مقصود است و در این میان، چرا ادعای حمایت از روحانی و دولت او را دستاویز قرار داده است؟! این طیف در سال 88 که تنشان داغ بود و نقاب از چهره کنار زده بودند، شعار دادند» انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»...
*...آمریکا و انگلیس یک بار در حد فاصل سالهای 1330 تا 1332، شکاف های اجتماعی سیاسی دو طیف مذهبی و ملی و مشخصا در قبال آیتالله کاشانی و دکتر مصدق فعال کردند. وقتی مردم به ویژه با معارضهجوییهای مصدق علیه نیروهای انقلابی و مماشات وی با وابستگان دربار و اعتماد محض به آمریکا سرخورده شدند، زمان به میدان گسیل کردن شعبان بیمخها و پری بلندهها فرا رسیده بود.
*امروز البته سال 1332 نیست، چنان که نظام و مردم، در سالهای 78 و 88 نشان دادند. اما کوتاهی برخی دولتمردان ارشد در باز گذاشتن مجاری نفوذ از یک سو و سرگرم کردن عوام و خواص با مجادلات غفلت آفرین، همچنان که فرصت تحمیل هزینههای هنگفت را به دشمن میدهد، موجبات سوء ظن جدی را فراهم میکند. مومن به اجتناب از مواضع تهمت امر شده و اگر کسی با وجود تذکر اجتناب نکند، تردید درباره او به یقین تبدیل خواهد شد.
بازنده و قربانی اول چنین روندی - به شهادت تاریخ انقلاب -میزبانان «طیف طفیلی نفوذ» خواهند بود که از اعتبار و حیات خود برای اغیارهزینه کردهاند. به یاد بیاوریم که نهضت آزادی، گروهک رجوی و باند مهدی هاشمی معدوم ، چه بلای عبرتآموزی سر بنیصدر و منتظری آوردند؟
محمد ایمانی
*نوع و درجه حساسیت، مسئلهای مهم در حیات فردی و اجتماعی و سیاسی ماست...دیدن چند تروریست که شلیک میکنند، بلافاصله موج قدرتمند و فراگیر ملی درست میکند. اما موضوع نفوذ، اغلب به چشم نمیآید؛ چه رسد به اینکه حساسیت و اقدامی را برانگیزد. گاه حتی این نفوذ در قواره اسب تروا، تحفهای از سوی دشمن تلقی میشود که باید برایش دست افشانی و پایکوبی هم کرد!...
*...«مریم فیصل» (قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی!) در میتینگ اخیر فرانسه چه چیزی بلغور میکند، چقدر واجد اعتبار است؟ همین طور است اظهارات جانبولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و برنار کوشنر وزیرخارجه اسبق فرانسه که روزگاری متولی مهار ایران در درون مرزهایش بودند...
*...میدل ایست آن لاین مرداد 1391 درباره برکناری «...آمریکاییها به پادشاه عربستان توصیه کردند مقرن را از ریاست استخبارات عربستان برکنار کند، آنها به صراحت گفتند وی در موقعیت مهم خود این جدیت لازم در کار را ندارد. برکناری مقرن و جایگزینی بندربن سلطان، نشانه شکست سیاست های رژیم سعودی در قبال سیاست منطقهای ایران است».
*بندر بن سلطان با دستور مستقیم آمریکا مأمور شده بود تا شکستهای فاحش ریاض- واشنگتن در حد فاصل عراق تا سوریه و لبنان و بحرین را جبران کند اما به دو سال نکشید که او هم در فروردین 93 به خاطر ناتوانی در مقابل گسترش نفوذ ایران، از ریاست سرویس جاسوسی عربستان عزل شد...
*ماجرای پاریس و نظایر فراوان آن با وجود بیاهمیتی، درعین حال میتواند نوعی عملیات فریب برای پرت کردن حواس مخاطب ایرانی از برخی موضوعات مهم باشد... آیا حساسیت کافی در افکار عمومی، دیدبانهای امنیتی و به ویژه مراکز مدیریتیِ هدف دشمن وجود دارد؟ آیا مثلا به اندازه حساسیت در مقابل نفوذ تیمهای تروریستی هوشیار و مراقب هستیم؟
*نگاه اسب تروایی جریان نفوذ به برخی اجزای دولت، واقعیتی انکار ناپذیر است، ...«سعید – ح» مشاور ارشد رئیسدولت اصلاحات که در برخی پروژههای ضد امنیتی نقش داشت، یکی دو سال پیش گفت ماموریت دولت روحانی، نُرمالیزاسیون است...
*...«صادق – ز» از شبه روشنفکرانی که بارها اجازه مصاحبت و مصاحبه با هاشمی را پیدا کرد، 12 خرداد 92 به روزنامه بهار گفت «هاشمی دارد به اپوزیسیون تبدیل میشود و حاکمیت اندک اندک میگوید آشیخ اکبر باید تکلیفت را معلوم کنی...». او دو هفته پیش از آن در مصاحبه با «مسیح-ع» روزنامهنگار فراری گفته بود «اگر خداوند یک سیچهل سالی به هاشمی عمر بدهد ایشان هم [مانند دخترش] نه میگوید بهائیان خائن هستند و نه به مجاهدین میگوید منافق. منتها یادمان باشد هاشمی، واسلاو هاول و ایدهآل ما نیست».
*...آیا امثال آقای روحانی با سوابق ممتد امنیتی، نمیتوانند بفهمند جریان انگلوار نفوذ، واقعا دنبال کدام مقصود است و در این میان، چرا ادعای حمایت از روحانی و دولت او را دستاویز قرار داده است؟! این طیف در سال 88 که تنشان داغ بود و نقاب از چهره کنار زده بودند، شعار دادند» انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»...
*...آمریکا و انگلیس یک بار در حد فاصل سالهای 1330 تا 1332، شکاف های اجتماعی سیاسی دو طیف مذهبی و ملی و مشخصا در قبال آیتالله کاشانی و دکتر مصدق فعال کردند. وقتی مردم به ویژه با معارضهجوییهای مصدق علیه نیروهای انقلابی و مماشات وی با وابستگان دربار و اعتماد محض به آمریکا سرخورده شدند، زمان به میدان گسیل کردن شعبان بیمخها و پری بلندهها فرا رسیده بود.
*امروز البته سال 1332 نیست، چنان که نظام و مردم، در سالهای 78 و 88 نشان دادند. اما کوتاهی برخی دولتمردان ارشد در باز گذاشتن مجاری نفوذ از یک سو و سرگرم کردن عوام و خواص با مجادلات غفلت آفرین، همچنان که فرصت تحمیل هزینههای هنگفت را به دشمن میدهد، موجبات سوء ظن جدی را فراهم میکند. مومن به اجتناب از مواضع تهمت امر شده و اگر کسی با وجود تذکر اجتناب نکند، تردید درباره او به یقین تبدیل خواهد شد.
بازنده و قربانی اول چنین روندی - به شهادت تاریخ انقلاب -میزبانان «طیف طفیلی نفوذ» خواهند بود که از اعتبار و حیات خود برای اغیارهزینه کردهاند. به یاد بیاوریم که نهضت آزادی، گروهک رجوی و باند مهدی هاشمی معدوم ، چه بلای عبرتآموزی سر بنیصدر و منتظری آوردند؟
۱.۸k
۱۲ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.