𝖕𝖆𝖗𝖙:𝟐
𝖕𝖆𝖗𝖙:𝟐
که یهو جسم عظیم جین ظاهر شد
_خانم مدیر
÷اقای کیم خوش اومدی
_ا.تو میبرم خونە
÷باشە اقای کیم
[توی ماشین]
توی راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد جین با سرعت خیلی زیادی میروند بعد 10مین رسیدیم خونە جین از توی جعبە کلید ها یە کلید برداشت.
_دنبالم بیا
دنبالش راه افتادم رفت سمت زیر زمین ولی مگه رفتنم بە اونجا ممنوع نبود درو باز کرد وارد اتاق شدم بخاطر تاریک بودن اتاق هیچی نمیدیدم کە با روشن شدن لامپ ها تنم لرزید اون اتاق پر از وسایل شکنجە بود
جین اینجا چخبرە
_[انگشتشو روی لب ا.ت گذاشت]شششش ساکت باش دراز بکش
ولـ...
_دراز بکش[داد].....
که یهو جسم عظیم جین ظاهر شد
_خانم مدیر
÷اقای کیم خوش اومدی
_ا.تو میبرم خونە
÷باشە اقای کیم
[توی ماشین]
توی راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد جین با سرعت خیلی زیادی میروند بعد 10مین رسیدیم خونە جین از توی جعبە کلید ها یە کلید برداشت.
_دنبالم بیا
دنبالش راه افتادم رفت سمت زیر زمین ولی مگه رفتنم بە اونجا ممنوع نبود درو باز کرد وارد اتاق شدم بخاطر تاریک بودن اتاق هیچی نمیدیدم کە با روشن شدن لامپ ها تنم لرزید اون اتاق پر از وسایل شکنجە بود
جین اینجا چخبرە
_[انگشتشو روی لب ا.ت گذاشت]شششش ساکت باش دراز بکش
ولـ...
_دراز بکش[داد].....
۲.۶k
۲۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.