درساحل عاشقی در دفتر عشق

درساحل عاشقی، در دفتر عشق

چه غزلها نذر دریای تو کردم وتو به

آرامی موج،برتنم میگذری

ای پادشاه جزیره یِ عشق،تمام واژه گان

را برای از تو گفتن به صف کرده
دیدگاه ها (۱)

تو را دیدم غزل سُر خورد و افتاد ز دستم عاشقی بُر خورد و افتا...

گناه من عاشقیهیار من جز تو کیهاین و نمیخوام بدونم دل تو دنبا...

✨ ❣ نوشتم گوشه ی دفتر🍃 ❣ برای چشمهای تو ✨ ❣ به دنیایی نمی بخ...

#قشنگترین😍 لباسے 👗 ڪہ ےِ #زنُ👱 🏻 ‍♀ میتونہ بپوشونہ😊 #با...

#معشوقه_عالیجناب Pt: ³خواستم برم سمتش که نزدیک به یه متریم ی...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط