دائما از بی کسی های دلم غم خورده ام

دائما از بی کسی های دلم غم خورده ام
خنجر ازدست عزیزان جای مرهم خورده ام

بسکه درجمع عزیزان کینه ورزی دیده ام
حس وحالم را ببینی گوییا سَم خورده ام

غیرت و مردانگی از بین مردم رفته است
تیغ زهرآگین نامردی دمادم خورده ام

عادت هرروزه ام رنجیدن از دست همه
غصه هایم را سر ساعت منظم خورده ام

مثل یک آیینه ای  بودم برایش مدتی
فکر او راکه نمیکردم،از او هم خورده ام

چون غریب افتاده ای در اجتماع کوفیان
زخم بسیار تنم  را  از محرّم خورده ام

هر کجا مهمان قلبی میشدم از سفره اش
لقمه های غصه را با طعم ماتم خورده ام

هرکسی را که عذابم داده نفرین میکنم
من همیشه خنجراز دست عزیزم خورده ام

هرچه آتش بر وجودم را خودی برمن زده
آتشی سوزنده چون سوز جهنم خورده ام

ترکتان میگویم و از جمعتان کم میشوم
هر غمی را که برایم شد فراهم خورده ام
دیدگاه ها (۰)

📚 ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ آیت الله طالقانی به ناگاه فوت کرد و امام خم...

🦜 داستان کوتاه🦜خانمی یک طوطی گران قیمت خرید، اما روز بعد آن ...

🔴معصومه ابتکار گروگانگیر و تروریست خودش با افتخار در کتابش د...

خب خدا رو شکرجای مونتاژ ماشینهای از رده خارج قبل از سال 2000...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط