رقابت سخت پارت بیست و پنج

#رزی
دیدم دختره دوباره اومد تو هتل خیلی خیلی اعصبانی بود رفتم پیش جیمین ، جیمین رفت از اتاق یه چیز بیاره که دختره یهو منو کشید برد انداخت تو صندوق ماشین خیلی ترسیده بودم این دست از سرمن بر نمی داره
کُپ من لباس پوشیده بود
#رزی_الکی
رفتم جای رزی وایسادم
_رزی دختره نیومد ؟
_کدوم
_اونی که دیروز داشت ازار میرسوند
_خب درست بگو نه
_مطمئنی
_اره
خیلی خوب بود باور کرده بود
_رزی بیا عکس بگیریم
_ام باشه
اصلا بلد نبودم مثل رزی ژست بگیرم
همش مثل جنی ژست میگرفتم
_اه یکم از خودت عدا در بیار
_اوف الان عکس بسته
_باشه
رزی هنوز تو صندوق بود که صداش کل هتلو گرفت
گفت
کمککککککککککک
_ای دروغ گو تو رزی واقعی نیستی
_من واقعیم
جیمین سریع رفت صندوقو باز کرد تمام دستای رزی پر از خون بود
_رزیییییییی
کی بعدی رو بزارم؟
دیدگاه ها (۲۰)

رقابت سخت پارت بیست و نه

رقابت سخت پارت سی و یک

رقابت سخت پارت بیست و دو

رقابت سخت پارت بیست و یک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط