سابق او با جرت بی باک تمیز و سر زنده بود

سابق او با جرأت ، بی باک ، تمیز و سر زنده بود،

ولی حالا ترسو و تو سری خور شده بود

هر صدائی که میشنید، و یا هر چیزی نزدیک او تکان میخورد،

بخودش میلرزید، حتی از صدای خودش وحشت میکرد ...

همه محض رضای خدا او را میزدند و بنظرشان خیلی طبیعی بود سگ نجسی را

که مذهب نفرین کرده و هفتا جان دارد برای ثواب بـچـزانند...

#صادق_هدایت
#deep_feeling
دیدگاه ها (۳)

مرگ...مادر مهربانی استکه کودک خود را پس از یک روز طوفانیدر آ...

انسان ظالم ترین و فاسد ترین حیوانات است،به غیر از منفعت و هو...

ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺸﻨﻔﻴﺪ :ﻛِﻴﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺳﺮ ﭘﻴﺮﻱ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﻧﺸﻴﺪ ...#ﺻﺎﺩﻕ_ﻫﺪﺍﻳ...

تنهایی در اتوبوس چهل و چهار نفر استتنهایی در قطارهزار نفر.به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط