آزرده از هیچ آزرده از همهچیز زخمهایے بر صورت داشت ڪه گویے لبخند میزد ولے در گریبان خود میگریست و بر لبخند خود میگریست.
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.