feriمن می مانم... تو برو!راه باز است و جاده دراز...من دست از کار می کشم،بگذار تا چشم کار می کند، برویخدا به همراهت...پایان این شبپایان این جاده طلوع استاگر...مرا دفن کردی...اما خدا را در کوله پشتی ات جا نگذار...