ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
الف. ملاقاتهای مدینه
4. عبد اللّه بن مطیع
عبد اللّه بن مطیع، امام حسین علیه السلام را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به ایشان عرض کرد: «جانم به فدای تو باد! عزم کجا داری؟» امام حسین علیه السلام فرمود: «در حال حاضر قصد رفتن به مکه را دارم و از خدای متعال طلب خیر می کنم.»
عبد اللّه عرض کرد: «به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر می کنم، مبادا از مکه به سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطره ای است که پدرت را در آنجا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی علیه السلام را در چنگ دشمن رها کردند و خود نیز با او از در نیرنگ درآمدند و او را زخم کاری زدند که نزدیک بود او نیز کشته شود. در حرم و خانه خدا بمان؛ زیرا تو بزرگِ نژاد عربی و از مردم حجاز کسی نیست که با تو در رتبه و مقام برابر باشد. در آنجا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند. بخدا سوگند که بعد از تو ما را به زنجیر بردگی می کشند.» (13)
ب. ملاقاتهای مکه
کاروان امام روز جمعه، سوم ماه مبارک شعبان وارد مکه شد. حضرت تاهشتم ماه ذی حجّه در آنجا باقی ماند. در این مدت، ملاقاتهای مختلفی داشته اند که به اهم آنها اشاره می شود:
13) ر.ک: کامل ابن اثیر، ج 4، ص 19. قابل یادآوری است که مورخان دیگر همچون شیخ مفید، زمان به وقوع پیوستن این ملاقات را هنگام آمدن از مکه به سوی عراق می دانند و برخی نیز احتمال داده اند که دو ملاقات با دو نفر متفاوت بوده است؛ هنگام رفتن به مکه با عبد اللّه بن مطیع و هنگام رفتن به عراق با عبد اللّه بن ابی مطیع. (ر.ک: الامام الحسین و اصحابه، فضلعلی قزوینی، قم، باقری، ص 163.)
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین الذين بذلو مهجهم دون الحسين عليه السلام
هرشب بخشی از ملاقات های امام حسین علیه السلام از مدینه تا کربلا را با تأمل و دقت مطالعه کنیم
الف. ملاقاتهای مدینه
4. عبد اللّه بن مطیع
عبد اللّه بن مطیع، امام حسین علیه السلام را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به ایشان عرض کرد: «جانم به فدای تو باد! عزم کجا داری؟» امام حسین علیه السلام فرمود: «در حال حاضر قصد رفتن به مکه را دارم و از خدای متعال طلب خیر می کنم.»
عبد اللّه عرض کرد: «به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر می کنم، مبادا از مکه به سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطره ای است که پدرت را در آنجا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی علیه السلام را در چنگ دشمن رها کردند و خود نیز با او از در نیرنگ درآمدند و او را زخم کاری زدند که نزدیک بود او نیز کشته شود. در حرم و خانه خدا بمان؛ زیرا تو بزرگِ نژاد عربی و از مردم حجاز کسی نیست که با تو در رتبه و مقام برابر باشد. در آنجا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند. بخدا سوگند که بعد از تو ما را به زنجیر بردگی می کشند.» (13)
ب. ملاقاتهای مکه
کاروان امام روز جمعه، سوم ماه مبارک شعبان وارد مکه شد. حضرت تاهشتم ماه ذی حجّه در آنجا باقی ماند. در این مدت، ملاقاتهای مختلفی داشته اند که به اهم آنها اشاره می شود:
13) ر.ک: کامل ابن اثیر، ج 4، ص 19. قابل یادآوری است که مورخان دیگر همچون شیخ مفید، زمان به وقوع پیوستن این ملاقات را هنگام آمدن از مکه به سوی عراق می دانند و برخی نیز احتمال داده اند که دو ملاقات با دو نفر متفاوت بوده است؛ هنگام رفتن به مکه با عبد اللّه بن مطیع و هنگام رفتن به عراق با عبد اللّه بن ابی مطیع. (ر.ک: الامام الحسین و اصحابه، فضلعلی قزوینی، قم، باقری، ص 163.)
ادامه مطلب را فردا شب ببینیم
بر گرفته از سایت عرفان
۱۱.۲k
۲۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.