ﺧﺎنم ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ
ﺧﺎنم ﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ
ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ:
ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺎﻟﺶ ﻭ ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ...
.ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺑﻮﻭﻭﻭﻭﻭﺳﻢ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﻡ ﻗﺼﻪ ﺑﮕﻮ ...
رفت کاپیتان رو اورد نزدیک بود از چاه دستشوئی بندازنم پایین
ــــــــــــــــــــ
یه روز سه نفر میرن جهنم...
یکی ژاپنی...
یکی آمریکایی...
یکی هم ایرانی...
همتون رو میندازیم تو دیگ مذاب و ببینیم کدومتون دووم میارین
آمریکایی رو میندازن بعد نیم ساعت درشو باز میکنن میبینن هیچی نمونده
در ژاپنی رو باز میکنن میبینن فقط اسکلتش مونده
در ایرانی رو که باز میکنن...
ایرانی میگه صابـــــون داریــــد؟
ــــــــــــــــــــ
ﻱ ﺑﺎﺭ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﻱ ﻣﻴﮕﻪ؛ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ﺷﻬﺮﻳﺴﺖ، ﻗﺎﻳﻘﻲ
ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺧت
ﻙ ﻳﻬﻮ ایرانسل ﺑﻬﺶ ﻣﺴﻴﺞ ﻣﻴﺪﻩ :ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ
ﺑﺪﻭﻧﻲ ﭼﻄﻮﺭﻱ ﻗﺎﻳﻖ ﺑﺴﺎﺯﻱ؟
ﻋﺪﺩ٢ﺭﻭ ﺑﻪ ٣٠٩٠ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻛﻦ
ــــــــــــــــــــ
اگه مردها باردار میشدند، چه اتفاقاتی می افتاد؟
_تو همون هفتههای اول حوصله شون سر میرفت و سزارین میکردن
_کشوی میز رو با هل دادن شکمشون میبستن
_اگه بچه توی شکمشون لگد میزد، اونا هم فورا توی سرش میزدند تا ادب شه
_اگه ویار میکردند، باعث به وجود اومدن قحطی میشدن
_به خاطر بیتوجهی تا لحظه زایمان هم سراغ دکتر نمیرفتند و احتمالا تو اداره وضع حمل میکردند
ــــــــــــــــــــ
میگن چند نفرتو بهشت نشسته بودند که سقف باز شد یکی از جهنم افتاد تو بهشت.
گفتند: چی شده؟
گفت: من مادرم نفرین کرده بود رفته بودم جهنم، ولی الان منو بخشیده، افتادم بهشت
چند لحظه بعد یکی دیگه افتاد، گفتند: توچی؟
گفت: حق یتیم خوردم رفتم جهنم، ولی خانواده ام رضایت گرفتن اومدم بهشت
داشتن صحبت میکردن که یهو سقف باز شد و یکی آویزون موند، یعنی شکم تا سر تو بهشت و بقیه تو جهنم.
گفتند: تو چیکار کردی؟
گفت: من ماهی اوزون برون خوردم حرام بود رفتم جهنم، الان حلال کردن اومدم بهشت!!
گفتن: پس چرا نمیای پایین؟
میگه: آخه خالی نخوردم، با سه پیک عرق خوردم اون هنوز حلال نشده!!
ــــــــــــــــــــ
ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می گفت ﺑﻌﺪ اسمو وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت:چته؟
ﭘﺴر :ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ!
ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ:
ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﺎﻟﺶ ﻭ ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ...
.ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺑﻮﻭﻭﻭﻭﻭﺳﻢ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﻡ ﻗﺼﻪ ﺑﮕﻮ ...
رفت کاپیتان رو اورد نزدیک بود از چاه دستشوئی بندازنم پایین
ــــــــــــــــــــ
یه روز سه نفر میرن جهنم...
یکی ژاپنی...
یکی آمریکایی...
یکی هم ایرانی...
همتون رو میندازیم تو دیگ مذاب و ببینیم کدومتون دووم میارین
آمریکایی رو میندازن بعد نیم ساعت درشو باز میکنن میبینن هیچی نمونده
در ژاپنی رو باز میکنن میبینن فقط اسکلتش مونده
در ایرانی رو که باز میکنن...
ایرانی میگه صابـــــون داریــــد؟
ــــــــــــــــــــ
ﻱ ﺑﺎﺭ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﻱ ﻣﻴﮕﻪ؛ ﭘﺸﺖ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ﺷﻬﺮﻳﺴﺖ، ﻗﺎﻳﻘﻲ
ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺧت
ﻙ ﻳﻬﻮ ایرانسل ﺑﻬﺶ ﻣﺴﻴﺞ ﻣﻴﺪﻩ :ﻣﻴﺨﻮﺍﻱ
ﺑﺪﻭﻧﻲ ﭼﻄﻮﺭﻱ ﻗﺎﻳﻖ ﺑﺴﺎﺯﻱ؟
ﻋﺪﺩ٢ﺭﻭ ﺑﻪ ٣٠٩٠ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻛﻦ
ــــــــــــــــــــ
اگه مردها باردار میشدند، چه اتفاقاتی می افتاد؟
_تو همون هفتههای اول حوصله شون سر میرفت و سزارین میکردن
_کشوی میز رو با هل دادن شکمشون میبستن
_اگه بچه توی شکمشون لگد میزد، اونا هم فورا توی سرش میزدند تا ادب شه
_اگه ویار میکردند، باعث به وجود اومدن قحطی میشدن
_به خاطر بیتوجهی تا لحظه زایمان هم سراغ دکتر نمیرفتند و احتمالا تو اداره وضع حمل میکردند
ــــــــــــــــــــ
میگن چند نفرتو بهشت نشسته بودند که سقف باز شد یکی از جهنم افتاد تو بهشت.
گفتند: چی شده؟
گفت: من مادرم نفرین کرده بود رفته بودم جهنم، ولی الان منو بخشیده، افتادم بهشت
چند لحظه بعد یکی دیگه افتاد، گفتند: توچی؟
گفت: حق یتیم خوردم رفتم جهنم، ولی خانواده ام رضایت گرفتن اومدم بهشت
داشتن صحبت میکردن که یهو سقف باز شد و یکی آویزون موند، یعنی شکم تا سر تو بهشت و بقیه تو جهنم.
گفتند: تو چیکار کردی؟
گفت: من ماهی اوزون برون خوردم حرام بود رفتم جهنم، الان حلال کردن اومدم بهشت!!
گفتن: پس چرا نمیای پایین؟
میگه: آخه خالی نخوردم، با سه پیک عرق خوردم اون هنوز حلال نشده!!
ــــــــــــــــــــ
ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می گفت ﺑﻌﺪ اسمو وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت:چته؟
ﭘﺴر :ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ!
۴.۹k
۰۱ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.