مامانم رفته یه جا که بيسکوئيت و ویفر اف خورده بوده یه پلا
مامانم رفته یه جا که بيسکوئيت و ویفر اف خورده بوده یه پلاستیک کاکائویی یه پلاستیک پرتقالی یه پلاستیک یه طعم گفت یادم نیسا و سمبوسه و یه کارتون از اون ویفرا که خیلی دوست دارم دزد برد :/
باورتون میشه یه ساعت نشستم گریه بزور بلندم کردن الان هنوز حال ندارم ؛(
بعد من اینجوریم که الهی ... الهی ... هی فهش فک نکنم که اونی که دزد بوده سالم در بره بعد مامانم میگه گناه داره فلان فلان داداشم میگه همین معتادای سر کوچه ازت قاپیدن وایییییی هنوز درد دارم ؛(
تو فک کن یه بشقاب بزرگ بستنی بت هر طعمی که عاشقشی داشته باشی داداشت بخوره چی میشه سکته میزنی درجا :/
منم الان همون حالم داداشمم میگه خب دیگه بلخره برده بابامم داره مسخرم میکنه 😭😭
باورتون میشه یه ساعت نشستم گریه بزور بلندم کردن الان هنوز حال ندارم ؛(
بعد من اینجوریم که الهی ... الهی ... هی فهش فک نکنم که اونی که دزد بوده سالم در بره بعد مامانم میگه گناه داره فلان فلان داداشم میگه همین معتادای سر کوچه ازت قاپیدن وایییییی هنوز درد دارم ؛(
تو فک کن یه بشقاب بزرگ بستنی بت هر طعمی که عاشقشی داشته باشی داداشت بخوره چی میشه سکته میزنی درجا :/
منم الان همون حالم داداشمم میگه خب دیگه بلخره برده بابامم داره مسخرم میکنه 😭😭
۳.۴k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.