دوستتدارم
#دوستت_دارم
آنقدر زیاد که گاهی وقت ها
که دوری
چشمانم بی اختیار شعر اشک می تراود
دست هایم بی اختیار می رقصد
واژه ها را به عاریت می گیرم
تا وصف نمایم این همه حال خوش را
از این دورترها عطرت را استشمام می کنم
چشمانت را در خیالم تصور میکنم
و تو را بی آنکه باشی
یک دل سیر در آغوش می کشم و
بوسه بارانت می کنم
#دوستت_دااااارم
آنقدر که همیشه با منی
و کالبدم در تسخیر خیال توست
آنقدر که از همه گریزانم و
تنها به سوی تو دوان
تویی آن #حضرت_جان
که به من بخشیده ای روح و روان
و عشقت تا بیکران تمامم را تسخیر کرده است
#دوشنبه _۲۳_بهمن_۱۳۹۶
آنقدر زیاد که گاهی وقت ها
که دوری
چشمانم بی اختیار شعر اشک می تراود
دست هایم بی اختیار می رقصد
واژه ها را به عاریت می گیرم
تا وصف نمایم این همه حال خوش را
از این دورترها عطرت را استشمام می کنم
چشمانت را در خیالم تصور میکنم
و تو را بی آنکه باشی
یک دل سیر در آغوش می کشم و
بوسه بارانت می کنم
#دوستت_دااااارم
آنقدر که همیشه با منی
و کالبدم در تسخیر خیال توست
آنقدر که از همه گریزانم و
تنها به سوی تو دوان
تویی آن #حضرت_جان
که به من بخشیده ای روح و روان
و عشقت تا بیکران تمامم را تسخیر کرده است
#دوشنبه _۲۳_بهمن_۱۳۹۶
- ۱.۴k
- ۲۳ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط