سخت میگذرد این روزها
سخت میگذرد این روزها
پنجره ها بسته مانده
به بهانه ی سرما
دست ها در جیب ها مشت میشوند
و کفش ها تنها نقطه ی خیره شدن
آدم به وسوسه ی گندم زمینی شد
امروز بریان میشوند دلها
خیلی وقتست که زمستانست
از همان روز
که عشقی ریشخند شد
که قلبی حرمتش ارزان شکست و
نگاه ِ عاشقی بر هیچ ، بند شد
دیگر سیب وسوسه ی گناه نیست
بی وسوسه سقوط میکنیم
وقتی پرواز را در آسمان شکار میکنند
خیلی وقتست که زمستانست
دیگر هوای دل گرم نیست
شاید مرده ایم اما
حواسمان به این مرگ ِ نرم نیست...
پنجره ها بسته مانده
به بهانه ی سرما
دست ها در جیب ها مشت میشوند
و کفش ها تنها نقطه ی خیره شدن
آدم به وسوسه ی گندم زمینی شد
امروز بریان میشوند دلها
خیلی وقتست که زمستانست
از همان روز
که عشقی ریشخند شد
که قلبی حرمتش ارزان شکست و
نگاه ِ عاشقی بر هیچ ، بند شد
دیگر سیب وسوسه ی گناه نیست
بی وسوسه سقوط میکنیم
وقتی پرواز را در آسمان شکار میکنند
خیلی وقتست که زمستانست
دیگر هوای دل گرم نیست
شاید مرده ایم اما
حواسمان به این مرگ ِ نرم نیست...
- ۱.۲k
- ۱۰ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط