از رنجی خستهام که از آن من نیست بر خاکی نشستهام که

از رنجی خسته‌ام که از آنِ من نیست ،‏ بر خاکی نشسته‌ام که از آنِ من نیست ،‏ با نامی زیسته‌ام که از آنِ من نیست ،‏ از دردی گریسته‌ام که از آنِ من نیست..
دیدگاه ها (۰)

ماییم و شب تار و دل تنگ و دگر هیچ ،در بند غمیم و صنما ، میل ...

- بکوش زیبایی در نگاه تو باشد ، نه در آنچه مینگری ،،

نامه‌ هایت را می‌خواندم ؛من نامه‌ هایت را می‌خواندم درخشنده‌...

خداحافظ ای کوچه های مدینه😢🏴خداحافظ ای نماز نشستهخداحافظ ای م...

پارت ۱۶ویو ادمین:اونا همدیگر رو محکم بقل کردن و بوسیدن(از لب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط