بر هم زدم ان بار پرشان خود را

بر هم زدم اين بار پريشانى خود را
عاشق شدنِ از سر نادانى خود را

يک لحظه نفهميدم و بر باد سپردم
با ديدن چشم تو، مسلمانى خود را

گفتم به دل سوخته‌ام باختى، اما
از ياد نبر باعث ويرانى خود را

آن موى سياهى كه تو را تا دل شب برد
از ياد نبر غصه‌ی طولانى خود را

در شعر فقط از دل عاشق بنويسيم؟!
بگذار كه اين مصرع پايانى خود را-

-از جانب چشمان سياهت بنويسم
تا فاش كند قصه‌ى پنهانى خود را...

#زهرا_جعفرى_جلوه
#پست_جدید #خاصترین #تکست_خاص #تکست_ناب #تنهایی
دیدگاه ها (۲)

#پست_جدید #خاصترین #تکست_خاص #تکست_ناب #عاشقانه #عشق #تنهایی

شب تار استشب بیمار استاز غریوِ دریای وحشت‌زده بیدار استشب از...

#پست_جدید #خاصترین

#پست_جدید #خاصترین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط