انسانیت در من میمیرد..... وقتی مادری کنار امام زاده جوراب
انسانیت در من میمیرد..... وقتی مادری کنار امام زاده جوراب میفروشد....
انسانیت نابود میشود.....وقتی خواهری پشت خط عابر پیاده اسفند دود میکند.....
انسانیت معنایی ندارد ......وقتی پدری روی برگشت ب خانه را ندارد.....
انسانیت گم میشود ....وقتی برادری از فقر کلیه اش را میفروشد....
و ما فقط انسان هایی هستیم که ب وسعت دیدمان انسانیت را جار میزنیم!
انسانیت نابود میشود.....وقتی خواهری پشت خط عابر پیاده اسفند دود میکند.....
انسانیت معنایی ندارد ......وقتی پدری روی برگشت ب خانه را ندارد.....
انسانیت گم میشود ....وقتی برادری از فقر کلیه اش را میفروشد....
و ما فقط انسان هایی هستیم که ب وسعت دیدمان انسانیت را جار میزنیم!
۲.۵k
۲۱ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.