وحشتناک بود،انگار داشتن یه گربه رو توی مغزم سلاخی میکردن،
وحشتناک بود،انگار داشتن یه گربه رو توی مغزم سلاخی میکردن،صدای پنجه هاش که کشیده میشد و ناله ها جیغ مانندش تموم ذهنم رو پر کرده،این هدیه سوار نظام تناقض افکار بود،منطق یا احساسات؟_پیاده نظام از مغز فاسدم تغذیه میکرد_نیاز به مغز جدید بود_اما منطق یا احساسات ؟_تناقض باز تناقض،تناقض ،تناقض،تناقض،،،باید درد میکشیدم من کلماتم رو باردار بودم،اونا اصلا جنسیت حالیشون نیست!_اونا هرزن_با همه میخوابن،با همه،کلمات هرزن،اونا شلاق تنبیه ان،هرزن هرز،اونا در هر لحظه همه جا هستن،از یکی که خوششون بیاد دیگه ول کن نیستن،من چندین ساله دارم کلمات رو به دنیا میارم، و مواظبت ازشون واقعا نابود کنندس،اونا افسار گریخته ترین ظالم های جهان اند،از بدو تولد از گوشت و خون و روح طرفشون تغذیه میکنن و بعد زادو ولد میکنن،هیچ ظالمی از بدو تولد به فکر ظالمی قوی تر از خودش نیست!_کلمات ظالم ترینن ظالم ترینن،باید خفه کنی از درون،گاهی یه بالشت رو باید بزاری جلو دهنت و فقط فریاد بزنی،فریاااااااد فریاااااااااد _
ح میم
ح میم
۷.۴k
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.