تـو میتونی جبران کنی،
تـو میتونی جبران کنی،
اگر درست زمـانی که از خودت نا امید شدی، از دست خودت عصبانی هستی و فکر میکنی خراب کـردی، شروع کنی به جبران کردن و بتونی این کار رو بکنی چی ؟
آیا همون آدم نا امید قبلی میمونی؟
آیا همون آدم قبل از اشتباه میشی ؟ نه.
اگر بتونی جبران بکنی، اگر قدرت جبران کردن رو بفهمی، یک آدمی میشی درخشان تر از چیزی که حتی قبل از اشتباه کـردنت بودی.
جبران کلمه عجیبیه .
اگر کسی بتونه چیزی رو جبران كنه، تمام محدودیت هایی که به انسان نسبت میدی جلوی چشمت کوچیک میشه و تنها چیزی که جلوی چشمت میاد عظمت جبران کردن هست.
اگر چه حتما مهمه که جبران کردن خردمندانه و همسو با همون اشتباه و همسو با زمـان حال باشه .
یعنی اگر در نوجوانی درس های مدرسه ات رو خوب نخوندی و الان پشیمونی، لازم نیست بـرای جبران بری درس های مدرسه رو خوب بخونی. الان درس های دانشگاهت رو خوب بخون.
اگر در گذشته نوزادت رو رها کردی و امروز واقعا میخوای جبران کنی، لازم نیست ازش مراقبت های کودکانه بکنی. امروز مطابق با نیاز امروزش ازش مراقبت کن.
اگر به کسی بی حرمتی کردی، احترامش رو بهش برگـردون .
اگر پولش رو پس ندادی، پولش رو بهش برگردون.
اگر از اعتماد کسی سو استفاده کردی، بـراش قابل اعتماد باش.
شاید زمانی که شروع کنی به جبران، هدفی که بهت انگیزه میده، عشق یک آدم باشه، به دست آوردن موقعیت اجتماعی باشه يا هر چیز دیگری. ولی بعد از اینکه به اون مرتبه دست پیدا کردی، بعد از اینکه توانمندی جبران کردن رو شناختی و دیدی با تغییر ایجاد کردن در رفتار خودت چه تاثیری میتونی روی دیگران و محیط و زندگیت بگذاری، بعد از اینکه معجزه وجود خودت رو با جبران شناختی، دیگه انگیزه تو چیزدیگری خواهد بود. دیگه بخش های دیگه ای از خودت رو دیدی که حاضر نیستی ازش دست بکنی . دیگه نمیتونی روی نور وجود خودت چشم ببندی. دیگه نمیتونی روی اثر راستی و درستی چشم بپوشونی.
جبران بهت قدرت دوبـاره میده.
تو میتونی جبران کنی.
اگر درست زمـانی که از خودت نا امید شدی، از دست خودت عصبانی هستی و فکر میکنی خراب کـردی، شروع کنی به جبران کردن و بتونی این کار رو بکنی چی ؟
آیا همون آدم نا امید قبلی میمونی؟
آیا همون آدم قبل از اشتباه میشی ؟ نه.
اگر بتونی جبران بکنی، اگر قدرت جبران کردن رو بفهمی، یک آدمی میشی درخشان تر از چیزی که حتی قبل از اشتباه کـردنت بودی.
جبران کلمه عجیبیه .
اگر کسی بتونه چیزی رو جبران كنه، تمام محدودیت هایی که به انسان نسبت میدی جلوی چشمت کوچیک میشه و تنها چیزی که جلوی چشمت میاد عظمت جبران کردن هست.
اگر چه حتما مهمه که جبران کردن خردمندانه و همسو با همون اشتباه و همسو با زمـان حال باشه .
یعنی اگر در نوجوانی درس های مدرسه ات رو خوب نخوندی و الان پشیمونی، لازم نیست بـرای جبران بری درس های مدرسه رو خوب بخونی. الان درس های دانشگاهت رو خوب بخون.
اگر در گذشته نوزادت رو رها کردی و امروز واقعا میخوای جبران کنی، لازم نیست ازش مراقبت های کودکانه بکنی. امروز مطابق با نیاز امروزش ازش مراقبت کن.
اگر به کسی بی حرمتی کردی، احترامش رو بهش برگـردون .
اگر پولش رو پس ندادی، پولش رو بهش برگردون.
اگر از اعتماد کسی سو استفاده کردی، بـراش قابل اعتماد باش.
شاید زمانی که شروع کنی به جبران، هدفی که بهت انگیزه میده، عشق یک آدم باشه، به دست آوردن موقعیت اجتماعی باشه يا هر چیز دیگری. ولی بعد از اینکه به اون مرتبه دست پیدا کردی، بعد از اینکه توانمندی جبران کردن رو شناختی و دیدی با تغییر ایجاد کردن در رفتار خودت چه تاثیری میتونی روی دیگران و محیط و زندگیت بگذاری، بعد از اینکه معجزه وجود خودت رو با جبران شناختی، دیگه انگیزه تو چیزدیگری خواهد بود. دیگه بخش های دیگه ای از خودت رو دیدی که حاضر نیستی ازش دست بکنی . دیگه نمیتونی روی نور وجود خودت چشم ببندی. دیگه نمیتونی روی اثر راستی و درستی چشم بپوشونی.
جبران بهت قدرت دوبـاره میده.
تو میتونی جبران کنی.
۷.۹k
۰۱ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.