عقد دوستم بود...
عقد دوستم بود...
قرار شد به جای اینکه بگیم عروس رفته گل بچینه و این حرفا یه چیز دیگه بگیم...
بار اول وکیلم؟
عروس داره سوره نور میخونه!!
بار دوم وکیلم؟
عروس داره از مادرش حضرت زهرا اجازه میگیره!
عاقد پرسید: مگه عروس خانم سیدند؟
گفتم نه!!
حضرت زهرا مادر همه ی ماست...
و عاقد مکثی کرد و گفت: بله همینه...
به نام حضرت مادر
و زندگی بانام حضرت زهرا شروع شد...
قرار شد به جای اینکه بگیم عروس رفته گل بچینه و این حرفا یه چیز دیگه بگیم...
بار اول وکیلم؟
عروس داره سوره نور میخونه!!
بار دوم وکیلم؟
عروس داره از مادرش حضرت زهرا اجازه میگیره!
عاقد پرسید: مگه عروس خانم سیدند؟
گفتم نه!!
حضرت زهرا مادر همه ی ماست...
و عاقد مکثی کرد و گفت: بله همینه...
به نام حضرت مادر
و زندگی بانام حضرت زهرا شروع شد...
۵.۸k
۲۰ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.