پارت27
کایا:بیا*دادن بسته چیپس
باکوگو:خب خرچ خرچ *خوردن چیپس*کی برد؟
مایا:مشخص نیس کارای هنوز از گشادیش داره میدوعه
سیمکا:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ* پاشده بچم😂👌
کارای وایساد:یا ابلفضضض فهمیددد باید برم ببینم قیافش😂👌*تو ذهن
کارای رو مشاهده میکنیم که داره میدوعه پیش سیمکا 😂💔
کارای:این چرا این شکلیه *تو ذهن
سیمکا:سو...سو....سوسکک😭نه سان من میدونم تقصیر کارایه😭کسی جز اون نمیتونه باشه😭
کارای:چ..چی؟ من؟ شاید من بیشور باشم ولی اینقدرم بیشور نیستم😐💔
سیلکا برگشت با یه هاله سیاه به کارای نگاه کرد
سیلکا:تو چیزی فراتر از بیشوری کارای 👿گفتم من گفتم اگه زیاده روی کنی میام تو این ماجرا👿و الانم زیاده روی کردی👿با اینکه من بهت گفته بودم 👿حالا حالیت میکنم👿
کارای:س...سیلکا...برو اون...ور😰
مایکی اروم گفت:کارای
کارای:هوم؟
مایکی:فرار کن🙂💔
کارای:هعی زندگی 💔باشه فعلا خدافظ .... الفراررررررررررررررررررررررررررررررررر
سیلکا:وایسا ببینمممممم عنتر بیشعور من میخوام با ادب باشم نمیزاری اخه کثافت چیکار به خاطر من داری بی ناموص
کارای وایساد:,درسته فامیل ندارم ولی کانا و داداشم که فوت شد ناموصم حساب میشن :اون تیکه داداشش رو با حالت غمگین گف
سیلکا فهمید زیاده روی کرده خواس بگه ببخشید که
کارای یدونه لگد با تمام زورش زد تو صورت سیلکا که افتاد
کارای انگشتشو گرفت سمتش:درسته دوستمی جای خود کرم ریختم جای خود ول حق نداری جز من به کس دیگه ای توهین کنی
و رفت
همه دهنا چسبید به کف
مایکی:حتی فکرشم نمی کردم اینجوری شه😰
میتسویا:سیلکا به نظرم باید بری معذرت بخوای چون از اونجایی که معلومه انگار خیلی به داداشش وابسته بوده
سیلکا:من آدم این حرفا نبودم از دهنم پرید
کانا:الان من این وسط هویجم؟به خاطر من گفتی بی ناموص باید حتما جرت بدم
باکوگو:یا ابلفضضض سیلکااااااااا
کانا رف سیلکارو عین سگ زد
کانا:تا تو باشی زر مف نزنی🗿🖕
و رفت دنبال کارای
ناهویا:الان چیشد؟
کایا:نمد
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
تامام شود این پارت
بلایکککککککککک
باکوگو:خب خرچ خرچ *خوردن چیپس*کی برد؟
مایا:مشخص نیس کارای هنوز از گشادیش داره میدوعه
سیمکا:جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ* پاشده بچم😂👌
کارای وایساد:یا ابلفضضض فهمیددد باید برم ببینم قیافش😂👌*تو ذهن
کارای رو مشاهده میکنیم که داره میدوعه پیش سیمکا 😂💔
کارای:این چرا این شکلیه *تو ذهن
سیمکا:سو...سو....سوسکک😭نه سان من میدونم تقصیر کارایه😭کسی جز اون نمیتونه باشه😭
کارای:چ..چی؟ من؟ شاید من بیشور باشم ولی اینقدرم بیشور نیستم😐💔
سیلکا برگشت با یه هاله سیاه به کارای نگاه کرد
سیلکا:تو چیزی فراتر از بیشوری کارای 👿گفتم من گفتم اگه زیاده روی کنی میام تو این ماجرا👿و الانم زیاده روی کردی👿با اینکه من بهت گفته بودم 👿حالا حالیت میکنم👿
کارای:س...سیلکا...برو اون...ور😰
مایکی اروم گفت:کارای
کارای:هوم؟
مایکی:فرار کن🙂💔
کارای:هعی زندگی 💔باشه فعلا خدافظ .... الفراررررررررررررررررررررررررررررررررر
سیلکا:وایسا ببینمممممم عنتر بیشعور من میخوام با ادب باشم نمیزاری اخه کثافت چیکار به خاطر من داری بی ناموص
کارای وایساد:,درسته فامیل ندارم ولی کانا و داداشم که فوت شد ناموصم حساب میشن :اون تیکه داداشش رو با حالت غمگین گف
سیلکا فهمید زیاده روی کرده خواس بگه ببخشید که
کارای یدونه لگد با تمام زورش زد تو صورت سیلکا که افتاد
کارای انگشتشو گرفت سمتش:درسته دوستمی جای خود کرم ریختم جای خود ول حق نداری جز من به کس دیگه ای توهین کنی
و رفت
همه دهنا چسبید به کف
مایکی:حتی فکرشم نمی کردم اینجوری شه😰
میتسویا:سیلکا به نظرم باید بری معذرت بخوای چون از اونجایی که معلومه انگار خیلی به داداشش وابسته بوده
سیلکا:من آدم این حرفا نبودم از دهنم پرید
کانا:الان من این وسط هویجم؟به خاطر من گفتی بی ناموص باید حتما جرت بدم
باکوگو:یا ابلفضضض سیلکااااااااا
کانا رف سیلکارو عین سگ زد
کانا:تا تو باشی زر مف نزنی🗿🖕
و رفت دنبال کارای
ناهویا:الان چیشد؟
کایا:نمد
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
تامام شود این پارت
بلایکککککککککک
۲.۱k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.