تو نمی آیی و من

تو «نمی آیی » و من
مدتی است از دست «رفته ام»
هر وقت خواستی پیدایم کنی ،
بیا به همان خواب همیشگی ...
دیدگاه ها (۴)

تو خستگی را لای انگشتانت دود می کنی ... من زندگی ام را پای چ...

گاهی ... باید قبول کنی «دستانش» مال تو نیست ...!اما «حسرتش» ...

دلتنگی یعنیشبها در فکرت غرق شوم ... و یک دل سیر در آغوشت بمی...

پرسه میزنم در خیال تو ... کوچه های خیالت مرا به بن بست قلبت ...

اگه ی وقت خواستی گریه کنی بدون من هستم اگه خواستی با کسی درد...

حرفهای ما هنوز ناتمام...تا نگاه می کنیوقت رفتن استباز هم هما...

چشماش👀❤️‍🔥خواستی از زیبایی یار تعریف کنی،🪄زل بزن تو چشماش و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط