حیا به دست تو آموخت دلبریها را


حیا به دست تو آموخت دلبری‌ها را
و آمدی که امامت کنی پری‌ها را

بیا ببین زنی از نسل کربلا، زینب
چنان تو کرده ادا حقّ خواهری‌ها را

خطیب خطبۀ غربت، رضای خفته به قم
بگیر دست دل پای منبری‌ها را

وفا نداشت پرستو، تو یاد دادی باز
به هر چه مرغ مهاجر، کبوتری‌ها را

به جز تو مونس موسی کی است بتواند؟
به جا بیاورد آیین دختری‌ها را

تویی که چادر شب را به ماه پوشاندی
گره زدی سر هر غنچه روسری‌ها را

شکسته باد خدایا همیشه دست تبر
شکست قامت سبز صنوبر‌ی‌ها را

نشسته‌ام چو غباری به شوق اذن دخول
بیا بگو نتکانند پادری‌ها را

شاعر: #علی_فردوسی

یا حضرت معصومه سلام الله علیها
دیدگاه ها (۱)

چه جمعه ها که یک به یکغروب شد نیامدی...#یا_صاحب_الزمان

بنویسید مرا بنده‌ی سلطان نجفبنویسید که عالم همه قربان نجفما ...

دارد تمام مرقد تو بوی آسماناینجاست سایه سار پر و بال فاطمهفر...

‌کاش می شد پر بگیرم تا حرمپیش سلطان،پیش آقای کرمکاش دعوت میش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط