سرگیجه سرگیجه سرگیجه و سر که همیشه گیج بوده

سَرگیجه, سَرگیجه, سَرگیجه و سَر که ‍هَمیشه گیج بوده,
گیج از چَرخش ‍های مل‍ال آور
در شُعاع دایره ای که از مرکز تُهی است,
میچرخی, چرخش تُهی از معنی ادامه دارد
از سَطح صفر شروع شُدی
از مُختصات پوچ و گردش به دور محور ‍هیچ
سَرگیجه تا عُمق بینهایت ادامه دارد
نهایت به ل‍امکان صفحه فرو میرود,
میپیچد سَرگیج و سَرگیجه به دور صفحه خالی روزگار,
در صَفحه ل‍امُمکن اندازه یک میلیمتر با بینهایت یکی شده
از میلیمتر تا کیلومتر‍ها تَنها چَرخش گیج و گردش هیچ ~. ..×
دیدگاه ها (۱)

– تو فک کردی من یه فاحِشه ام ؟!+ ‍هَمه ی ما فاحِشه ایم!فقط ب...

دیگر تَمیز نباش ،دستان آلوده پایدارتَر ه‍َستند ~. ..×

یک تو مرآ تمامِ عُمر بَس است ~. ..×

مثل فیلم ‌‍های دهه ‍هفتاد فرانسه سیاه وُ سفید عاشقتم! و دُرس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط