یه قسمتی از من درد میکنه که واسش اسمی ندارم

یه قسمتی از من درد میکنه که واسش اسمی ندارم
صدایی ندارم،مکانی ندارم،حالتی ندارم
اسمی ندارم توضیحی ندارم
فقط میتونم بگم یه بخشی از من درد میکنه.
دیدگاه ها (۴)

ما به کسانی که قصد ماندن نداشتند احساس عمیق تری پیدا کردیم.....

زلیخا کور شد و یوسف نرفت از چشمش.

سرکوب یه احساس، فقط قویترش میکنه <<<

به تو میگه شب بخیر !به اون میگه خوابم نمیاد:)

فقط میتونم بگم ازت نفرت دارم مدرسه.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط