جفنگیات کپشن و ناموساً بخونید😉

#جرات_حقیقت
یکی از دوستامون تازگیا ازدواج کرده.دوسه هفته پیش امده بود پیشم و نشستیم حرف زدن.آقا این بشر جلو ما او گندی که نباید رو زده بوده.خلاصه نشست و خالی بستن من با همسرم پایه ام و همه گذشته م رو براش گفتم و الانم صادقانه و عاشقانه داریم باهم زندگی میکنیمـ.
هیچی آقا دیشب دعوتشون کردم شام،خیلی خوش گذشت بخصوص تهش که جرأت حقیقت مجبورشون کردم بازی کنیم و تمام حقایق زندگیش و رو کردم.گناه داره بیچاره،صبح زنگ زده میگه همسرم چمدوناش و جمع کرد رفت خونه باباش شنبه اول صبحم داره میره دادگاه میخوایم جدا شیم.آخرشم با بغض گفت من بدرد زندگی متاهلی نمیخورم میخوام تنها باشم.😂😂😂😂
نوشته:حمید.ن