" قل هو الله احد ..."
" قل هو الله احد ..."
به اشتباه دنیا آمدیم ...
و یک دنیا هم اشتباه کردیم ...
گله ای هم نیست ،
که زندگی قمار ،
و روزگار ، تاس بی شش ...
که این خانه از پایبست ویران ...
که هیچ ...
" الله الصمد ..."
بهانه نمی گیرم ولی ،
خودت را بگذار جای ما ...
بیا دو سه روزی زندگی کن ...
بیا راه برو در این هوا ...
بیا جمعه غروب را مثل ما بگذران ...
بیا شانه نداشته باش ...
بیا گریه کن ...
بیا شب باش ...
بیا یلدا بکش ...
بیا هق هق نکن ... بیا هیس ...!
بیا خودت را بگذار جای ما ...
بیا زندگی کن ...
" لم یلد و لم یولد ... "
گفتی اختیار ...!
من نمی خواهم ...
من اختیار نمی خواهم ،
آخر اختیارت هم زورکی ست ؟
اصلا ... من ،
دلم می خواهد دلم چیزی نخواهد ...
می خواهم نخواهم ...
اختیار نده ،
دل نده ،
وقتی دل میدهی ،
خب دل که آجر نیست ،
دل ، دل ست ...
دل را می بندیم این ور آن ور ...
شر می شود ...
بعد هم بیا و جمعش کن ...
مگر جمع میشود ؟!
مگر این پریشان هزار سر ...
جمع میشود ؟! مگر می شود !!!
" و لم یکن له کفوا احد ..."
نه می رسیم ، نه نمیرسیم ...
که چیزی میان این دو ...
نه دنیا نه آخرت ... که برزخ ...
نه سفید ، نه سیاه ، که خاکستری ...
نه خوبیم و نه بد ... اشتباهیم ...
لغزش پاییم ،
فقط همین ...
نه زنده ی زنده ایم ...
نه مرده ی مرده ...
زنده ی مرده یعنی ما ...
یعنی
بنشین
خودت
برای
خودت
" فاتحه "
بخوان
فاتحه ...
به اشتباه دنیا آمدیم ...
و یک دنیا هم اشتباه کردیم ...
گله ای هم نیست ،
که زندگی قمار ،
و روزگار ، تاس بی شش ...
که این خانه از پایبست ویران ...
که هیچ ...
" الله الصمد ..."
بهانه نمی گیرم ولی ،
خودت را بگذار جای ما ...
بیا دو سه روزی زندگی کن ...
بیا راه برو در این هوا ...
بیا جمعه غروب را مثل ما بگذران ...
بیا شانه نداشته باش ...
بیا گریه کن ...
بیا شب باش ...
بیا یلدا بکش ...
بیا هق هق نکن ... بیا هیس ...!
بیا خودت را بگذار جای ما ...
بیا زندگی کن ...
" لم یلد و لم یولد ... "
گفتی اختیار ...!
من نمی خواهم ...
من اختیار نمی خواهم ،
آخر اختیارت هم زورکی ست ؟
اصلا ... من ،
دلم می خواهد دلم چیزی نخواهد ...
می خواهم نخواهم ...
اختیار نده ،
دل نده ،
وقتی دل میدهی ،
خب دل که آجر نیست ،
دل ، دل ست ...
دل را می بندیم این ور آن ور ...
شر می شود ...
بعد هم بیا و جمعش کن ...
مگر جمع میشود ؟!
مگر این پریشان هزار سر ...
جمع میشود ؟! مگر می شود !!!
" و لم یکن له کفوا احد ..."
نه می رسیم ، نه نمیرسیم ...
که چیزی میان این دو ...
نه دنیا نه آخرت ... که برزخ ...
نه سفید ، نه سیاه ، که خاکستری ...
نه خوبیم و نه بد ... اشتباهیم ...
لغزش پاییم ،
فقط همین ...
نه زنده ی زنده ایم ...
نه مرده ی مرده ...
زنده ی مرده یعنی ما ...
یعنی
بنشین
خودت
برای
خودت
" فاتحه "
بخوان
فاتحه ...
۳.۰k
۰۳ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.