یادمه یبار وسط دعوا داد زد گفت:
انقد اخلاقت مزخرفه
کـه هیچ کسی رو جزء مـن نداری!
نمیفهمید...
انقد دوسش دارم
کـه نیاز بـه دیگران ندارم
همین حالا بـه اندازه مو هـای سرم
رفیق خوب دارم
اونو دیگه ندارم
تـو آخرین دعوا داد کشید گفت
انقد سرت با رفیقات گرمه
کـه اصلا منو نمی بیني
نمی خواست بمونه
دنبال دلیل می گشت
کـه هیچ کسی رو جزء مـن نداری!
نمیفهمید...
انقد دوسش دارم
کـه نیاز بـه دیگران ندارم
همین حالا بـه اندازه مو هـای سرم
رفیق خوب دارم
اونو دیگه ندارم
تـو آخرین دعوا داد کشید گفت
انقد سرت با رفیقات گرمه
کـه اصلا منو نمی بیني
نمی خواست بمونه
دنبال دلیل می گشت
۸.۵k
۱۸ بهمن ۱۴۰۰