به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

لب تو میوه ی ممنوع، ولی لب هایم
هر چه از طعمِ لب سرخ تو دل کند نشد

بی قرار توئم و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

هر کسی در دل من جایِ خودش را دارد
جانشین تو در این سینه، «خداوند» نشد

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یادِ تو، هر چند نشد

من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد

بی قرار توئم و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست
دیدگاه ها (۸)

دلتنـــــــــــــگے .....یعنی می دانم نمیاےامّا باز ...خلوت...

:بعضی بازی ها "برنده " ندارند؛مثل بازی با دلِ آدمها..!!چون ش...

:کاش می شد قفل دلتنگی ، شکستکاش می شد درب تاریکی، گسستکاش می...

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوص...

#مولا_جانم ✨بی قرار توام و در دلِ تنگم، گله هاستآه، بی تاب ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط