گفتی به سفری دور

گفتی به سفری دور
خواهی رفت
تا فراموشم کنی ...
تا فراموشت کنم...
تا هیچگاه
سایه ام به سایه ات نرسد
اما این دروغ سپیدی بیش نبود
تو پشت دیوارهای همین شهر
گوش خوابانده ای و
صدایم را می شنوی
آهاااای ...
بیرحم جان!!!
من گیسوانم را
داخل چمدان سفر تو
جا گذاشته ام ...
#دورتر_نرو... !!

#هستی_یا
دیدگاه ها (۱)

من و عشق و دل دیوانه بساطی داریمعقل هی فلسفه می بافد و ما م...

شب رسید و خبر از آمدنت نیست که نیست عاشقی از سرت افتاده خدا ...

من اینجا بس دلم تنگ است و هرسازی که می‌بینم بد آهنگ است!بیا ...

گر نیستتاب سوختنتگرد ما مگرد .. !#هوشنگ_ابتهاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط