شنیدم شبی در کتب خانه من

شنیدم شبی در کتب خانه من
به پروانه می‌گفت کرم کتابی
به اوراق سینا نشیمن گرفتم
بسی دیدم از نسخه فاریابی
نفهمیده‌ام حکمت زندگی را
همان تیره‌روزم ز بی آفتابی
نکو گفت پروانه نیم سوزی
که این نکته را در کتابی نیابی
تپش می‌کند زنده‌تر زندگی را
تپش می‌دهد بال و پر زندگی را
|~اقبال لاهوری~|

#معرفی_کتاب
#شعرو_ادبیات
#بریده_ای_از_کتاب
#دابسمش
#حافظ
#سعدی
#مولانا
#فروغ
#شهریار
#فردوسی
#کوردستان
#پیجی_متفاوت
#دیارِ_کورد
#بریده_ای_از_کتاب ∞🚛
#معرفی_کتاب ✧🪀
#بـوفـه‌ی_ڪتابهایم✧📗

#diyare_kurd
دیدگاه ها (۰)

یجا خودم که داستایوفسکی گفته بود🌱آدم رویایی خاکستر رویاهای گ...

#معرفی_کتاب#شعرو_ادبیات #بریده_ای_از_کتاب #دابسمش#حافظ#سعدی#...

زبانممکن استحقیقت را پنهان سازداما چشم هرگز !👤 #میخائیل_بولگ...

‌وقتی به خاطره‌ای در ذهن دیگری بدل میشوی، وقتی دیگری به خاطر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط