ᴡʜᴇɴ ʜᴇ ʜᴀᴅ ᴀ ᴡɪꜰᴇ ʙᴜᴛ...
ᴘᴀʀᴛ_¹
سوار ماشین که شد دست گلی که برای معشوقش گرفته بود روی صندلی شاگرد گذاشت و به سمت خونهاش حرکت کرد ..
خونه زنی که با تمام وجودش دوست داشت ..
«رسید جونگکوک به خونه معشوقش»
از ماشین پیاده شد وارد خونه شدم.. معشوقش رو هنگام چیدن میز غذا دید لبخندی زد و به سمتش رفت
جونگکوک:سلام عشقم
ات:اوه اومدی
جونگکوک:آره ...بفرما اینم برای شماست
ات:اوو چه جنتلمن شدی جئون
جونگکوک:من همیشه جنتلمنم
ات:اون که بله
جونگکوک:«لبخند»
گلی که جونگکوک براش خریده بود رو بو کرد و بعد اون رو گوشه ای گذاشت.
ات:خب بیا بشین برات غذا درست کردم
جونگکوک: چشم
روی میز غذا نشستن و شروع به خوردن کردن
ات:از بورام چخبر
جونگکوک: هیچ
ات:نمیخوای دیگه طلاقش بدی ؟
جونگکوک:ات ما بارها صحبت کردیم در رابطه با این موضوع تو که میدونی طلاق نمیگیره اول باید مدرک راجبش جمع کنم ثروت پدرشو مال خودم کنم و بعد از اون خونه بندازمشون بیرون
ات:اونوقت کی قراره این کارا رو انجام بدی؟
جونگکوک: نمیدونم به زودی
ات عصبی از جاش بلند میشه و با داد شروع به حرف زدن میکنه
ات:یعنی چی به زودی جونگکوک چرا نمیفهمی دیگه نمیتونم اینجا زندگی کنم ..میخوام پیش تو تو یه خونه باشم چرا این بورام از زندگی تو نمیره بیروننن چرا یکاری نمیکنی همش بهم میگی چند وقت دیگه ..تو عاشقش شدی وگرنه تا الان یکاری کرده بودییی(با داد )
جونگکوک:اتتتت آروم باششش ..من عاشقش نشدمممم خودت میدونی فرصت ندارممم نصف روز رو پیش توهم و بعدش دور کارام من یه مافیام پیدا کردن مدارک و گرفتن ثروت پدر اون برام کاری ندارهه فردا شروع میکنم تا اون بورام و از زندگیم بندازم بیرون..آروم باش زندگیم آروم باش
ات به گریه افتاد..رفت و جونگکوک رو بغل کرد
ات:این کارو میکنی ؟
جونگکوک:معلومه عشقم آره
ات:باشه ..امشب پیشم بمون
جونگکوک:چشم حالا دیگه گریه نکن ..ببینم داروها تو خوردی ؟
ات: نه من بهشون نیاز ندارم
جونگکوک:ات باید برای بهتر شدن حالت اونا رو بخوری فقط چند روز دیگه باشه؟
ات:فقط 2 روز دیگه میخورمشون
جونگکوک:باشه بشین تا برات بیارمشون
ات روی صندلی نشست ..اشکاشو پاک کرد و منتظر جونگکوک موند..جونگکوک با بسته قرص داخل دستش اومد و اونو به ات داد ..
جونگکوک:بلند شو ...من میزو جمع میکنم بعدشم میام فیلم ببینیم خب؟
ات:باشه منتظرم
جونگکوک:آفرین بچم برو
ات رفت روی کاناپه نشست شروع کرد به فکر کردن و جونگکوک هم مشغول جمع کردن میز شد..
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.