کاش پیچکی بودم به پای

کاش پیچکی بودم به پایِ
قفس!
می تنیدم به میله هایِ
قفس!
می شدم من حصارِ
قفس!
می گرفتم زاو مجالِ
نفس!
می شدم داعی زوالِ
قفس!


تا که گیرم انتقام تورا
بی نفس
ازبرایِ
نفس!


#آناهیتا-مبرّز-حقیقی
دیدگاه ها (۲)

حالشو باید بفهمی ، پرسیدنو که همه بلدن ...

- نگاهم می کنیو چشم هایت چقدر خسته اند ! انگار از تماشای منظ...

می بینیم همو، اونم یه جا که غرق احساسیم...با هر کی باشیم، نب...

گاهی تو سکوت نشونه هایی هست که واسه فهمیدنش باید فقط صبر کرد...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

the end of time after him part 54 ( آخرین پارت )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط